زندگی نامه کامل حضرت عبدالعظیم(بخش چهارهم-درک چند تن از ائمه)

حضرت عبدالعظیم چند تن از ائمه علیهم السّلام را درک نموده ؟

پیش از این متذکّر شدیم که شیخ ابوجعفر طوسی در رجال خود او را جزء اصحاب حضرت هادی و عسکری علیهماالسّلام ذکر کرده ، این مطلب که اکنون در رجال شیخ موجود است قطعاً اشتباه شده زیرا عبدالعظیم راوی حضرت رضا و جواد علیهماالسّلام نیز بوده و گویا نسخه های رجال مغلوط و در آنها تصرفات و اشتباه کاریهائی شده است ، ما اکنون این موضوع را ذیلاً تشریح نموده و روشن خواهیم ساخت .

اوّلاً – طبق حدیثی که در اختصاص شیخ مفید نقل شده حضرت عبدالعظیم محضر مبارک حضرت رضا علیه السّلام را درک کرده و از وی روایت میکند ، از این حدیث پیداست که وی مورد علاقه و اطمینان آن بزرگوار بوده و نهایت احترام و موقعیت را در نزد آن جناب داشته ، از لحن این روایت معلوم است که عبدالعظیم در این موقع که در خدمت امام علیه السّلام بوده مرد موقر و جا افتاده ای بوده ، و حضرت رضا اعتماد کاملی به او داشته ، ما این روایت را که متضمن پیام آنحضرت برای شیعیان است در باب اخبار حضرت عبدالعظیم آورده ایم مراجعه شود .
ثانیاً – حضرت عبدالعظیم راوی هشام بن حکم است و روایت او در کافی از هشام آمده و هشام هم در سال 198 وفات نموده – یعنی قبل از حضرت رضا علیه السّلام از دنیا رفته – این هم مؤید است که عبدالعظیم در زمان امام رضا زندگی میکرده و در عداد روات حدیث و مشایخ بوده است . 
ثالثاً – عبدالعظیم حسنی از راویان حضرت جواد است و اخبار فراوانی از این بزرگوار روایت کرده است و روایات او را از آنجناب در باب خود آورده ایم و همچنین از حضرت هادی هم احادیث بسیاری را نقل کرده است . 
رابعاً – او در زمان حضرت عسکری در قید حیات نبوده و روایت معروف که در باب فضیلت زیارت او نقل شده صریح است که وی از دنیا رفته بوده است . 
خامساً – در میان اخبار و روایات حضرت عبدالعظیم حدیثی از حضرت امام حسن عسکری وجود ندارد و اگر او خدمت آنجناب رسیده بود قطعاً از او روایت و حدیثی نقل میکرد .

بطوریکه قبلاً یادآوری کردیم نسخه های رجال شیخ با یکدیگر اختلاف دارند ، در بعضی از نسخه ها از حضرت امام حسن عسکری ذکری بمیان نیامده و بجای او از حضرت جواد علیه السّلام نام برده شده ، قطعاً باید چنین باشد زیرا در امالی شیخ حدیث عبدالعظیم از حضرت أبوجعفر جواد آمده ، چگونه شیخ أبوجعفر که خود از محدّثین بزرگ و فقهای عالیقدر است ، و به حالات روات و مشایخ شیعه معرفت کامل دارد از این موضوع غفلت کند ؟! پس بنابراین مسلّم است که نسخه های رجال او درهم ریخته و از طرف کتاب و نساخ تغییرات و تصرفاتی شده . 

آنچه از مطالعه حالات عبدالعظیم و تحقیق در اخبار و روایات او ، و تعمّق درباره مشایخ اجازه وی بدست می آید این است که او زمان چهار تن از ائمّه علیهم السّلام را درک نموده . 
اوّل – حضرت موسی بن جعفر علیهماالسّلام ، قطعاً عبدالعظیم در زمان آنحضرت در قید حیات بوده و با عده کثیری از اصحاب آنحضرت معاشرت داشته ولیکن محضر او را درک نکرده ، و هیچ گونه دلیلی که مؤیّد ملاقات او با حضرت کاظم علیه السّلام باشد در دست نیست . 
دوّم – حضرت رضا علیه السّلام – در این مورد روایتی در اختصاص هست که آن جناب سفارش و پیامی توسط عبدالعظیم حسنی برای شیعیان و موالیان خود فرستاده . 
سوّم – حضرت جواد علیه السّلام – احادیث و روایتهای او از آنجناب فراوان است ، از این اخبار معلوم می شود که آنحضرت علاقه زیادی به عبدالعظیم داشته ، و به او اظهار اعتماد و اطمینان میکرده .
چهارم – حضرت هادی علیه السّلام – حضرت عبدالعظیم خدمت این بزرگوار رسیده و عقائد مذهبی خود را به محضر مقدّس او عرضه داشته و آن جناب هم معتقدات او را تصدیق و تأیید نموده است 

زندگی نامه کامل حضرت عبدالعظیم(بخش سیزدهم-یادگار امام مجتبی )

ائمه اطهار علیهم السّلام را یادگاران ارزشمندی در ایران است که مزار شریفشان به صورت مقبره هایی زیارتگاه علاقه مندان به خاندان عصمت و طهارت است . همانها که از ظلم و جور و تعقیب خلفای بدکار و فاسد از موطن خود فراری شده و به انگیزه پناه به دوستان پیامبر و اهل بیت گرانقدرش ، راهی کشور سربلند ایران شدند و بعضاً مخفیانه و بعضاً در حلقه محبت و مهمان نوازی شیعیان این سرزمین تا مدتی زیستند ، و در پایان با مرگ طبیعی ویا با شهادت به حضرت دوست روی آوردند و روح بلندشان به ملکوت اعلی پیوست .

 از جمله آن والاتباران ارزشمند ، حضرت عبدالعظیم حسنی است که در شهر قدیمی و پرآوازه (ری) که اینک در جوار تهران است ، صاحب حرم و بارگاه باشکوهی است و پیوسته مورد توجه دوستان خاندان عصمت و طهارت بوده و ضریح مقدس او ( و سایر امام زادگانی که در جوارش مدفونند ) چون نگینی ارزشمند در حلقه طواف عاشقان خاندان رسول (ص) است . در مطالب بعدی به این موضوع می پردازیم.

زندگی نامه کامل حضرت عبدالعظیم(بخش دوازدهم- آثار تاریخی آستانه )

1- رواق ایوان مرقد مطهر حضرت عبدالعظیم الحسنی علیه السّلام به امر شاه طهماسب صفوی در سال 944 هجری ساخته شد . 2- صندوق حرم مطهر که از چوب عود و فوفل ساخته شده و در اطراف آن کتیبه هایی به خط نسخ و ثلث ، به طور برجسته نقش گشته ، متعلق به سال 725 هجری است . این صندوق یکی از نفیس ترین آثار تاریخی و هنری ایران است . بانی این صندوق خواجه نجم الدین محمد ، از وزیران ایلخانان مغول و هم عهد سلطان ابوسعید بوده و به احتمال زیاد بقعه حضرت نیز به دستور وی ساخته شده است . در سال 1329 شمسی این صندوق به وسیله هنرمند معروف استاد صنیع خاتم تعمیر و از پوسیدگی آن جلوگیری شد . 3- ضریح نقره آرامگاه ، یادگار فتحعلیشاه قاجار و آئینه کاری و نقاشی ایوان را آقاخان نوری انجام داده است . 4- کتیبه های کوفی آهنین : این کتیبه ها متعلق به یک در اهنین است که احتمالاً در قرون پنجم و ششم در عهد سلجوقیان نوشته شده و در زمان صفویه آن ها را روی در آهنین کنونی کوبیده اند این کتیبه ها در خزانه آستانه نگهداری می شود . 5- در مسجد هلاکو : پیش از این در محل مقبره ناصرالدین شاه مسجدی بود که به نام مسجد هلاکو خوانده می شد . این مسجد دری داشت که بعداً در گوشه جنوب شرقی مسجد بالاسر نصب شد . این در که منبت کاری هنرمندانه ای دارد در شمال ایوان حضرت امامزاده حمزه علیه السّلام نصب شده است و تاریخ روی آن 848 متعلق به دوره سلطنت شاهرخ میرزا پسر امیرتیمور است . 6- قرآن های خطی : در خزانه آستانه قرآن های خطی بسیار نفیسی وجود دارد که یکی از آن ها به شماره 82 در موزه ایران باستان نگهداری می شود : تاریخ تحریر این قرآن سال یازدهم سلطنت شاه طهماسب صفوی است.

 7- روپوش زری : این روپوش که برای پوشش ضریح مرقد مطهر تهیه شده از زریهای کهن عصر صفوی است که در صندوقی نگهداری می شود . 8- فرامین : در خزانه آستانه ، فرامین سلطنتی متعددی موجود است که قدیمی ترین آنها فرمان شاه طهماسب صفوی به سال 961 هجری است . این فرمان مربوط به رقبات موقوفه و تولیت آستانه است .

زندگی نامه کامل حضرت عبدالعظیم(بخش یازدهم- سند ارزنده تاریخی )

سند ارزنده تاریخی 

در زمستان 1347 شمسی تصمیم گرفته شد در مجموعه آستانه حضرت عبدالعظیم علیه السّلام تعمیرات اساسی معمول گردد و لذا از وزارت فرهنگ و هنر و سازمان ملی حفاظت آثار باستانی تقاضا شد تا کارشناسان خود را برای نظارت گسیل دارند ، تا کار بر اساس موازین علمی انجام پذیرد . تعمیرات مسجد بالاسر ، در گوشه باختری حرم قرار گرفته ، آغاز شده بود و پس از برداشتن اندود قسمتی از دیوار رگ چین آجری رده و آراسته ، نمای اصلی بنا ، هویدا شد و نشان داد که ساختمان حرم در سده پنجم هجری و به سبک شکوهمند رازی بنیاد شده است . پیدایش این نمونه برای کارشناسان کلید در گنج شابگانی بود که سبب شد پیرامون درگاه نیز پیکاوی شود . برای این که خوانندگان ارجمند اهمیت کشف این سند ارزنده تاریخی را بهتر دریابند قسمتی از مقاله آقای مهندس کریم پیرنیا کاشف کتیبه را که در مجله باستانشناسی و هنر ایران چاپ شده است در اینجا نقل می کنیم : ( پس از برداشتن اندود گچ چهره زیبای دیبا مانندی از گوهرها و نگینهای خشت پخته و سفال با نقشهای نغز و دلنشین نمایان گشت و نیز پیله و زغره نیم گرد گوشه درگاه و چند حرف از کتبه کهن کوفی آن را زیر توده گل بیرون آمد و معلوم شد که بر خلاف فرموده استاد سخن سعدی متأسفانه گهگاه (کهگل) می تواند (آفتاب اندای ) شود . پیکاوی در پیرامون سردر و در دوسو و فراز آن دنبال شد و پس از چندی در سرتاپای سردر ودیوار نوشته بسیار زیبایی چره گشود که تنها دو جا ، که جای گاهبست بوده و آغاز و پایان آن متإسفانه با سیمان اندود شده افتادگی دارد و بازمانده کتیبه چنانکه نگارنده خوانده چنین است : ( ... اله الرحمن الرحیم امر ببناء هذه القبه المطهره علی ساکنها السلم صاحب ...... ...... سید شمس الدین مجد الملک مشیدالدوله ابوالفضل اسعد بن محمد بن موسی ثقه امیرالمؤمنین اطال الله بقیه وکیل مظالم علی یدی عبدا... الی رحمه الله زرینکفش ابی الفوا ... ) کلمات و حروف اول و آخر کتیبه که زیر کاشی و سیمان تباه شده و هریک بیش از دو یا سه حرف نیست . نخستین بی گمان (بسم ) است و آخرین به قرینه حروف ماقبل باید(رس) باشد . در پایین این کتیبه که به خط کوفی تزئینی خواناست در دو گوشه لچکی ها سوی راست ، (عمل علی) وسوی چپ (آل محمد) بخط نسخ ثلث کهن خوانده می شود و سایر قسمتها متأسفانه در زمانی که در معروف ناصرالدین شاهی را کار می گذاشته اند کنده و پاک تباه شده است و خطوط آرایشی و عبارات گرداگرد در به هیچ روی روشن نیست . 

بنیاد گذار آرامگاه مجدالملک اسعد براوستانی قمی ، که با پیدایش این کتیبه اکنون نام و نشان و لقب و مناصب وی را دقیقاً می دانیم ، یعنی سید شمس الدین مجدالملک مشیدالدوله ابوالفضل اسعد بن محمد بن موسی ثقه امیرالمؤمنین ، وکیل مظالم از سادات شیعی قم بوده و در دستگاه سلاطین سلجوقی مانند ملکشاه ، برکیارق منصب استیفا و وکالت مظالم داشته وبه دستیاری زبیده خاتون همسر ملکشاه و با حمایت او به وزارت برکیارق نیز رسید و چندی بعد با دسیسه فرزند نظام الملک که پیش از او منصب وزارت داشته ، مقتول گردید . وی در ری و قم و کاشان و اردهال و حجاز و عراق آبادیهای بسیار کرد و بیشتر بر تربت پاک امامان و بزرگان تشیع و فرزندان پیامبر (ص) بارگاههای شکوهمند بنیاد نهاد . تاریخچه ساختمان مجموعه آستانه مستلزم ، مطالعه بیشتری است و شاید بیرون از این گفتار باشد . ولی ذکر این نکته در پایان مقال لازم است که در زمان صفویه آنچه بر بنا افزوده شده متناسب با ساختمان اصلی بوده و مسجد زنانه و مردانه و رواق و پیشانی ورودی حرم با بقعه هم آهنگ بوده است و به نظر می آید بعدها (شاید یک قرن پیش ) این هماهنگی بر هم خورده و قسمت اعظم از آرایشهای نفیس نمای بقعه در زیر اندود گچ و خاک تباه شده باشد .

زندگی نامه کامل حضرت عبدالعظیم(بخش دهم-عرض عقاید به امام هادی ع)

عرض عقاید به امام هادی علیه السّلام
شیخ صدوق و دیگران از جانب عبدالعظیم حسنی روایت کرده اند که فرمود : به خدمت امام هادی علیه السّلام مشرف شدم و چون آن حضرت مرا دید فرمود : آفرین بر تو ای ابوالقاسم تو دوست ما هسی (انت ولیّنا حقاً ) . عرض کردم ای فرزند رسول خدا(ص) من میخواهم دین خود را بر شما عرضه بدارم گر پسندیده و مورد قبول است ، بر آن ثابت بمانم تاخداوند را ملاقات نمایم ، فرمود : بیا ای ابوالقاسم . عرض کردم منم می گویم : خداوند تبارک و تعالی یکی است و مثلی برای او نیست و از حد ابطال و حد تشبیه خارج است و جسم و صورت و عرض و جوهر نیست ، بلکه پدید آورنده اجسام و صور و خلق کننده عرضها و جوهرهاست و خداوند مالک هر چیزی است و هر چیزی را او آفریده است . می گویم : محمد(ص) بنده و رسول خدا و پایان بخش پیامبران است و بعد از او تا روز قیامت پیغمبری نخواهد آمد و شریعت آن حضرت آخر همه شرایع است و بعد از آن تا روز قیامت شریعتی نیست . می گویم : امام و خلیفه و ولی امر بعد از پیامبر (ص) امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه السّلام است و بعد از آن حضرت امام حسن ، بعد از آن امام حسین ، بعد از آن علی بن الحسین ، بعد از آن محمدبن علی ، بعد از آن جعفر بن محمد ، بعد از آن موسی بن جعفر ، بعد از آن علی بن موسی ، بعد از آن محمدبن علی علیهم السلام بعد از این بزرگواران ، ای مولای من امام واجب الطاعه تو هستی . پس از آن امام علی النقی علیه السّلام به جناب عبدالعظیم فرمود : فکیف للناس بالخلف من بعده ؟ قال : قلت : وکیف ذاک یا مولای ؟ قال : لانه لا یری شخصه و لا یحل ذکره باسمه حتی یخرج فیملاء الارض قسطاً و عدلاً کما ملئت ظلماً و جوراً . بعد از من پسرم حسن امام است لیکن مردم درباره امام بعد از او چه خواهند کرد . 
گوید : گفتم ای مولای من مگر جریان زندگی امام بعد از او چه قرار است ؟ فرمود : برای این که شخص او دیده نمی شود و بر زبان آوردن نام او حلال نباشد تا این که خروج کند و زمین را از عدل و داد پر نماید هم چنان که از جور و ظلم پر شده باشد . گفتم : به این امام غائب هم معتقد شدم یعنی به امامت امام حسن عسکری علیه السّلام و خلف آن حضرت قائل شدم . اکنون من می گویم : دوست این بزرگواران دوست خداست و دشمن آنان دشمن خداست و اطاعت ایشان اطاعت خداست و نافرمانی آنان نافرمانی خداست و می گویم : معراج حق است و سؤال در قبر حق است و بهشت و دوزخ حق است و صراط و میزان حق است و آن که قیامت آمدنی است و در آن شکی نیست و خداوند زنده می کند کسانی را که در قبرها جا دارند و نیز عقیده دارم که واجبات بعد از اعتقاد به ولایت ، نماز و زکه و روزه و حج و جهاد و امر به معروف و نهی از منکر است . چون جناب عبدالعظیم دین و عقاید خود را بر امام زمانش حضرت هادی عرضه داشت و حضرت تصدیق او نمود ، فرمود : یا اباالقاسم هذا و الله الذی ارتضاه لعباده فاثبت علیه ثبتک الله بالقول الثابت فی الدنیا و الاخره . ای اباالقاسم به خدا سوگند این است دین خدا که آن را برای بندگانش پسندیده است ، بر همین عقیده ثابت باش خداوند تو را به همین طریق در زندگی دنیا و آخرت پایدار بدارد . بالاخره از دقایق زندگی حضرت عبدالعظیم معلوم می شود که وی در زمان خود از زهاد و عباد و پرهیزگاران و نیکوکاران به شمار می رفته و از جهت خلوص عقیده و قلب روشن و اعتقادات درست و صحیح مورد امامان عصر خود و شیعیان آنان بوده است . حدیث ابوحماد رازی که از رساله صاحب بن عباد نقل کردیم ، بزرگترین نشانه اعتماد و اطمینان آن بزرگواران نسبت به او می باشد ، این جمله امام هادی علیه السّلام که به او فرمود : مسائل دینی خود را از عبدالعظیم حسنی سؤال کن ، مؤید این کلام است و سفارش حضرت رضا علیه السّلام برای دوستان و شیعیان خود که توسط او فرستاده و مرحوم مفید در اختصاص ، آن را نقل کرده ، این هم دلیل روشنی است که آن حضرت به وی علاقه داشته و او را برای رسانیدن این پیام شایسته دیده است . حضرت هادی علیه السّلام در هنگامی که او عقاید خود را اظهار نمود، به او فرمود : ای ابوالقاسم به خدا قسم این عقاید شما همان دینی است که پیغمبر آن را آورده و این دین پدران من است ، بر این عقیده ثابت باش خداوند تو را بر عقیده درست ثابت بدارد . مسلماٌ تصدیق امام علیه السّلام عقاید او را بزرگترین فضیلت و منقبت برای وی محسوب می شود . و همچنین حضرت عبدالعظیم در میان علماء و بزرگان شیعه از احترام خاصی برخورداربوده است و از بزرگان و شخصیت های بزرگ و محدثین عالی مقام می باشند از جمله آنان محمد بن خالد برقی و احمدبن محمدبن خالد برقی و ابراهیم بن هاشم قمی که از مشایخ بزرگ حدیث و مؤلفین بزرگ شیعه هستند . علت این که حضرت عبدالعظیم مورد علاقه و محبت امامان زمان خود واقع گردیده ، این است که وی بر خلاف بعضی از اسلاف و بنی اعمام خود در مقابل امامان معصوم بسیار خاضع و خاشع بود و آن ها را واجب الطاعه می دانست و از اوامر و دستورات آنان سرپیچی نمی کرد وی به امامت و وصایت آن ها اعتقاد کامل داشت ، اخبار و نصوصی که درباره امامت ائمه دوازده گانه به وسیله او نقل شده ، دلیل روشنی است که وی به این گونه روایات اعتقاد داشته و رسیدن او خدمت حضرت هادی و عرضه داشتن معتقدات دینی خود را به حضور آن حضرت مؤید این مطب است . از حالات او کاملاً پیداست که وی از همان زمان که در مدینه و سایر شهرها که می زیسته ، مورد توجه و علاقه شیعیان و دوستان اهل بیت بوده و شخصیت ارجمندش نزد همگان معروف و مشهور بوده است . از تاریخ تولد و وفات حضرت عبدالعظیم اطلاع دقیقی در دست نیست ولی آنچه مسلم است وی در زمان حضرت موسی بن جعفر علیه السّلام بوده و از روایتی که در فضیلت زیارت او رسیده ، پیداست که وی در زمان امام هادی وفات کرده است و این که بعضی از نویسندگان اخیر نوشته اند که حضرت بدالعظیم حسنی در سال 202 ه متولد شده ، مدرک درستی ندارد زیرا حضرت عبدالعظیم راوی هشام بن حکم است و او در سال 198 فوت نموده است و نیز عبدالعظیم محضر امام رضا علیه السّلام را نیز درک کرده و امام به وسیله او پیامی به شعیان فرستاده است و نیزمی دانیم امام رضا علیه السّلام در سال 203 به شهادت رسیده است بنابراین اگر تولد عبدالعظیم در سال 202 باشد باید این پیام را در یک سالگی دریافت نماید و این معقول نیست . با این حال مرحوم شیخ آقا بزرگ تهرانی تاریخ وفات حضرت عبدالعظیم را در نیمه شوّال 252 ثبت کرده است