بسته نوروزی ری وب(شهرری) 1391

این اولین بهاری هست که ری وب با شماست به همین دلیل عیدی ویژه ای برای شما قرار داده ایم بسته نوروزی که بهترین نرم افزار های و عکس ها و فیلم های سال می باشد که به شرح زیر است:


5 ویدیو جالب سال

 3 برنامه کاملا ایرانی و کم حجم 

43 عکس برتر سال به انتخاب داوران بین الملی

6 نوع دسته فونت شامل 10ها فونت







دانلود از سرور  Rapidshare


دانلود
 بسته نوروزی +سری پنجم عکس های شهرری                 حجم     32MB


دانلود بسته نوروزی                                                                   حجم     25MB       





دانلود از سرور FileFrontier


دانلود بسته نوروزی +سری پنجم عکس های شهرری                 حجم     32MB


دانلود بسته نوروزی                                                                   حجم     25MB       



 

دانلود از سرور Persiangig



دانلود بسته نوروزی +سری پنجم عکس های شهرری                 حجم     32MB

امامزاده طاهر علیه السّلام


امامزاده طاهر علیه السّلام ازامامزادگان دیگری که در قسمت شمال شرقی صحن حضرت عبد العظیم حسنی علیه السّلام مدفونند و بقعه و بارگاه مرتبی نیز دارند ، امامزاده طاهر علیه السّلام می باشد . 
امامزاده طاهر از نوادگان امام سجّاد علیه السّلام  در شهرری مدفون است و همه روزه هزاران نفر از راه دور و نزدیک به زیارتش تشرّف پیدا می کنند . 
رازی در کتاب زندگانی حضرت عبد العظیم علیه السّلام در خصوص این امامزاده می نویسد : 
« امامزاده طاهر از جمله علما و مصنفین اوایل قرن چهارم هجری بوده و در شهرری وجهه و شخصیت تامی داشت و رتق و فتق امور اهالی ری به دست با کفایت او بود ، وی سیّدی بزرگوار و جلیل القدر بوده و دارای کرامت می باشد و در بزرگی مقام و جلالت قدر و عظمت شان او همین بس که پس از گذشت هزار سال در موقع بنای گنبدش قبرش نبش شد ، و بدن شریفش را که ابدا تغییری در آن صورت نگرفته بود سالم یافتند ؛ گویا خوابیده است .

نسب شریف امامزاده طاهر علیه السّلام نسب شریف امامزاده طاهر علیه السّلام با هشت واسطه به امام زین العابدین علیه السّلام می رسد که بدین کیفیت می باشد : طاهر بن محمّد بن محمّد بن حسن بن حسین بن عیسی بن یحیی بن حسین بن زید بن امام زین العابدین علیه السّلام . 
اجداد امامزاده طاهر ، همه از بزرگان و مجاهدین اسلام و شیعه می باشند .
قدیمی ترین مدرک و سندی که به مدفون بودن این امامزاده در شهرری و ورودش به این شهر اشاره می کند ، مولف کتاب منتقله الطالبیه از نسابه قرن پنجم ، علّامه ابی اسماعیل ابراهیم بن ناصر ابی طباطبا است که می نویسد :
« از کسانی که وارد ری شدند ، جناب امامزاده طاهر فرزند ابی طاهر محمّد مبرقع بن الحسن بن الحسین مبرقه بن عیسی بن یحیی بن الحسین بن زید الشهید است و تداوم نسل او از شخصی به نام مطهّر است که نام مادرش زینت دختر ابی عماره بود . » 
مرحوم ملا باقر کجوری مازندارنی در کتاب جنه النعیم به نقل از ابونصر بخاری مولف کتاب سر الانساب می نویسد : « این بزرگوار ( امامزاده طاهر ] از کسانی است که به شهرری وارد شد و او را پسری به نام مطهّر بود و نسب او را به حضرت علی بن الحسین علیه السّلام می رساند .»

آیا فرزند امامزاده طاهر علیه السّلام در کنار وی مدفون است ؟درباره زندگانی امامزاده طاهر ، هیچ گونه مدرک و مستندی که بتواند شخصیت والای آن حضرت را کاملا معرّفی کند در دست نیست ، و از کیفیت ورود و دلایل هجرت و اولاد و خصوصیات دیگر وی مدارک و ماخذ مربوطه سخنی به میان نیامده است . 
با قراین موجود ، احتمال داده می شود که وی ، در نیمه نخست قرن چهارم هجری با پدر بزرگوارش محمّد ابوطاهر ، به شهرری هجرت کرد و در آنجا ساکن شد . 
مسلم این است که اجداد امامزاده طاهر ، همه از علما ، شهدا ، فقها ، نقبا و قضات بلاد اسلامی بوده اند . 
همچنین آن طوری که از تاریخ به دست می آید امامزاده طاهر و پدر بزرگوارش ، از علما و عابدان زمان خود بود و رتق و فتق امور اهالی ری به دست با کفایت ایشان انجام می شد . 
اما مسئله ای که موجب شد بحث فوق را عنوان کنیم این بود که یکی از نویسندگان معاصر در کتاب خود قائل شده است که فرزند امامزاده طاهر در کنار پدر مدفون است که علی التحقیق اصلی ندارد . 
زیرا نسابه قرن پنجم علّامه ابی اسماعیل ابراهیم بن ناصر بن طباطبا در کتاب منتقله الطالبیه تنها به این نکته اشاره می کند که از امامزاده طاهر یک پسر به نام مطهر باقی مانده و مادرش زینب دختر ابی عماره است .
این جمله دلالت بر مدفون بودن فرزند امامزاده طاهر در حرم کنونی ندارد ، بلکه با بودن بقعه ای در حوالی تهران به نام « امامزاده مطهر » معلوم می گردد که وی در بقعه ای مذکور مدفون است نه در کنار پدر . 
مدارک ذیل ثابت می کند که مطهر فرزند امامزاده طاهر است : 
علاوه بر کتاب منتقله الطالبیه مرحوم ملا باقر کجوری مازندرانی رحمه الله در کتاب جنه النعیم به نقل از ابی نصر بخاری در کتاب سر الانساب می نویسد : « این بزرگوار ( امامزاده طاهر ) از کسانی است که در شهرری وارد شد و او را پسری به نام « مطهر » بود . 
ابن طقطقی ، نسابه قرن هفتم با جمله « لهم اعقاب بالری و دمشق و ... » تایید کرده است که بعضی از فرزندان محمد ابو طاهر در ری سکنی گزیده و از آنان اعقابی مانده است . 
در کل می توان چنین ابراز نمود که ، فرزند امامزاده طاهر ، مطهر نام داشته و مادرش زینب دختر ابی عماره بود ، و وی نیز مانند پدر از علما و بزرگان شهرری محسوب می شد، و علی التحقیق در کنار پدر خود مدفون نمی باشد، بلکه بقعه ای که دراطراف تهران نورافشانی می کند ، از آن سید جلیل القدر می باشد .

ذکر کرامتهایی از امامزاده طاهر علیه السّلام

کرامت 1 مسعود میرزا معروف به ظل السلطان فرزند ناصر الدین شاه قاجار ، که در اصفهان حکومت مستقلی داشت ، برای زیارت حضرت سلطان علی فرزند حضرت امام باقر علیه السّلام برادر امام صادق علیه السّلام و معروف به امامزاده قالی شوران یا مشهد اردهال که در هفت فرسخی کاشان واقع است ، می رود و از تولیت آن درخواست می کند که راه و در سرداب را به او نشان دهد تا برود و بدن آن حضرت و یارانش را که به دست دشمنان دین و اهل بیت علیه السّلام شهید شدند زیارت کند . 
به ظل السلطان می گویند : ما مکرّر شنیدیم که هر که به سرداب برود و بدن ها را ببیند ، نابینا و کور می شود . 
او اصرار می کند و می گوید این حرف ها خرافی است . چون با استبداد او روبه رو می شوند راه سرداب را به او نشان می دهند ، او متهورانه پایین رفته و مشاهده می کند که تابوت هایی روی هم قرار دارد . پس یکی از آنها را باز نموده و می بیند که ترو تازه است . 
ترس و وحشت بر او غالب می شود و تصمیم می گیرد از سرداب بیرون بیاید اما چشمش جایی را نمی بیند . به هر زحمتی است از آن مکان بیرون می آید و به اصفهان می رود و اطبا را جهت مداوا احضار می نماید ولی همه آنها اظهار یأس می نمایند . به ناچار به تهران آمده و در آنجا هم نتیجه ای عایدش نمی شود ، لذا به فرانسه می رود . در فرانسه هم با وجود اطبای حاذق جواب رد می شنود . 
پس شبی در خواب میبیند که به شهر ری آمده و بعد از زیارت حضرت عبد العظیم علیه السّلام به زیارت امامزاده طاهر که در آن وقت گنبد و حرم و ضریح این چنین نداشت مشرف شده ، و در گوشه ای محزون و غمگین می نشیند . در آن موقع احساس می کند که آقایی با او سخن می گوید : 
چرا در این مکان با حال محزون نشسته ای ؟ 
ظل السلطان می گوید : من کورم ، منتظرم نوکرها بیایند و مرا ببرند . 
پس آن شخص دستی به چشم او کشیده و فرمود : چشمت میبیند و دیگر نیاز به کسی نداری ، برخیز و ما را هم فراموش مکن ! 
در آن وقت قبر امامزاده طاهر علیه السّلام در سردابی بود که هیچ کس به زیارتش مشرف نمی شد . چون ظل السلطان بیدار می شود و مشاهده می کند که به کرامت آن بزرگوار بینایی اش برگشته است ، همان روز از فرانسه به تهران که دار الخلافه بود تلگرام می فرستد و به شهردار و فرماندار تهران رضا قلیخان سراج الملک فرمان می دهد ، فورا مهندس و معمار برده و برای آن حضرت گنبد و حرم و ضریحی فولادین ترتیب دهد .

کرامت 2 هنگامی که ظل السلطان دستور ساخت گنبد و ضریحی برای امامزاده طاهر داد ، در هنگام تخریب بنای قدیمی ، به قبر شریف رسیدند و آن را نبش کردند ، دیدند جسد شریف آن بزرگوار پس از سالها تر و تازه و سالم است ، گویی امروز به خاک سپرده شده است . 
قبر شریف تعمیر و حرم ساخته شد و بر صندوق قبر ،ضریح فولادی بزرگی نهاده شد و گنبد کاشی بر آن بنیان گردید . 
در فرازی از زیارتنامه آن حضرت می خوانیم : 
خداوند پیکر پاک و بدن پاکیزه ات را پس از گذشت قرن های متمادی و سالیان فراوان ممکن است برخی تصور کنند که سالم ماندن جسد مربوط به خاک و هوای آن محل است و کرامتی برای صاحب جسد نیست . 
این تصور از حقیقت به دور است ؛ چرا که : 
اوّلا ، در همه مواردی که پیکر بنده صالحی پس از صد ها سال ترو تازه پدیدار شده ، در چند متری آن صدها جسد در کمتر از یک سال متلاشی شده و در کمتر از ده سال به پودر مبدل شده است . 
ثانیا ، اگر در موردی خاک و یا هوا موثر باشد ، از موضوع بحث ما خارج است . اگر جسدی در یخبندان سیبری ، ترو تازه بماند ، ربطی به کتاب ما ندارد ، ما از جسدی سخن می گوییم که در زیر آفتاب پس از دهها و یا صد ها سال تر و تازه مانده است . 
ثالثا ، قرآن کریم به موضوع تغییر نیافتن یک شی ء در طول زمان اشاره می کند و آن را یکی از نشانه های قدرت خود می شمارد ، چنانکه در مورد عزیر که صد سال پس از مردنش خداوند او را زنده کرد تا به او نشان دهد که مردگان را چگونه زنده می کند ، می فرماید :« و انظر الی طعامک و شرابک لم یتسنه ؛ » ( بقره آیه 259 ) « به خوراک و نوشیدنی ات بنگر که دگرگون نشده است . » 
خداوند در این آیه شریفه با فاسد نشدن و تغییر نیافتن یک شی ء در مدت صد سال به قدرت خود استشهاد می کند . 
رابعا ، نپوسیدن اجساد از کرامات انبیا و اولیا شمرده شده است . در احادیث دیگر سلامت جسد از عنایات پروردگار به جهاد بر جهادگران ، اذن گویان ، دانشمندان ، حاملان قرآن ، جاروب کشان مسجد ، دوستداران اهل علم و دیگر طبقات شایسته اجتماع به شمار آمده است . 
تغییر نیافتن اجساد مطهّر رسول اکرم علیه السّلام و ائمه اطهار علیه السّلام جزء عقاید حتمی و مسلم ما می باشد و از برخی احادیث استفاده می شود که جسد هیچ پیامبری نمی پوسد و اینک به دو نمونه از روایات بسنده می کنیم : 
1-رسول اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم می فرماید : 
«خداوند گوشت های ما را بر زمین حرام کرده ، هرگز زمین چیزی از گوشت ما را نمی خورد . » (بحار الانوار 55:22؛ همان 299:27؛ من لا یحضره الفقیه 121:1 ) 
2-امام صادق علیه السّلام می فرماید : 
«خداوند استخوان های ما را بر زمین و گوشت های ما را بر کرم ها حرام کرده است ، آنها هرگز چیزی از گوشت ما را نمی خورند » (من لا یحضره الفقیه 121:1 ) 
در حدیث معراج نکات ظریفی از رسول اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم روایت شده که قسمتی از آن با موضوع مورد بحث ارتباط دارد ، و لذا فرازی را در این جا می آوریم : 
« برفراز در ششم بهشت نوشته شده : 
هر کس بخواهد قبرش وسیع باشد ، مساجد را بنیان نهد . هر کس بخواهد جسدش در قبرش تر و تازه بماند و هرگز نپوسد ، مساجد را با فرش بپوشاند . هر کس بخواهد جایگاهش را در بهشت ببیند در مساجد ماوی گزیند .» 
سید بحر العلوم از کتاب زهر الریاض ابن شدقم ، نقل کرده است که او پس از نقل داستان نبش قبر سید مرتضی علم الهدی به دست قضات روم ، و پدیدار شدن پیکر پاکش پس از پانصد سال به صورت ترو تازه ، فرمود : « گفته شده : زمین پیکر صالحان را تغییر نمی دهد » 
نتیجه آن است که همه این موارد ، علت تامه سالم ماندن جسد نیستند ، بلکه معدات هستند ، به این معنا که هر یک از این موارد ده گانه مقتضی آن هست که پیکر انسان در قبر نپوسد ، مگر اینکه شخص با اعمال نا شایست خود این اقتضا را از بین ببرد . »

کرامت 3 در سال های آغازین عصر منحوس پهلوی ، زمانی که رضا خان برای پیچیدن نسخه غرب ، دستور العمل اشاعه بی حجابی را به اجرا گذاشته بود ، موجی از اعتراض و خشم از طرف علما و مردم مسلمان به وجود آمد که منجر به سرکوب ، شهادت یا تبعید تنی چند از علمای بزرگ گردید . مرحوم علامه حاج شیخ محمد تقی بافقی رحمه الله از علما و مراجع بزرگواری است که در آن سالها به شهرری تبعید شده و در آنجا زندگی پر برکت خود را سپری می کرد . 
مرحوم شیخ در سال های تبعید همواره تحت نظر ماموران شهربانی بود اما این محدودیت ها هیچ گاه نتوانست مردم را از فیوضات و کرامات ایشان محروم کند . 
آنچه میخوانید از جمله همین کرامت هاست که توسط مرحوم محمد اسماعیل خادم ایشان نقل شده است او از اهالی ورامین بود که سال های تبعید در خدمت مرحوم شیخ محمد تقی بافقی رحمه الله بود . 
مرحوم محمد اسماعیل این ماجرا را بنا به دستور شیخ پس از وفات ایشان نقل کرده است : در مدتی که رحمه الله خدمت آقا بودم، بر حسب یک عادت همیشگی نماز مغرب را در حرم حضرت عبد العظیم حسنی علیه السّلام به جا آوردم ، سپس زیارتی کرده و به منزل باز می گشتم . 
یکی از همین شبها ، وقتی از حرم به منزل آمدم ، خدمت آقا رفتم تا اگر کاری دارند برایشان انجام بدهم . ایشان پرسیدند : 
محمد اسماعیل کجا بودی ؟
گفتم : آقا ! حرم بودم ، برای نماز و زیارت .
فرمود : وقتی به زیارت می روی آیا امامزاده طاهر علیه السّلام را هم زیارت میکنی یا نه ؟ 
عرض کردم : بله ، همیشه از جلوی ایوان ، سلامی عرض میکنم و حمد و سوره ای تلاوت می کنم . 
فرمود : چرا داخل نمی روی ؟ 
عرض کردم : آقا ! از جلوی ایوان که مسافتی نیست . 
فرمود : این بار برو داخل حرم و امامزاده طاهر علیه السّلام را زیارت کن . یادت نرود هنگام زیارت سلام مرا هم خدمتشان برسان . 
شب دیگر ، مطابق معمول به زیارت حضرت عبد العظیم حسنی علیه السّلام رفتم . هنگام مراجعت ، جلوی ایوان امامزاده طاهر علیه السّلام سفارش حاج شیخ به یادم آمد ، کفش هایم را در آوردم و به داخل رفتم . به جز خانمی که در گوشه حرم مشغول نماز بود ، کس دیگری نبود . جلوی ضریح ایستادم و حمد و سوره ای قرائت کردم و زیارت نامه را خواندم . زیارتم که تمام شد . کنار ضریح رفتم و در قلب خود نجوا کردم که : یابن رسول الله صلّی الله علیه و آله و سلّم ، حاح شیخ هم سلام می رساند . 
به محض آن که این صحبت در قلبم گذشت ، شنیدم صدایی بلند و رسا از داخل ضریح فرمود : و علیک السلام ، و علیک السلام ، و علیک السلام . 
این صدا به شدت مرا متوحش کرد . بی اختیار دور ضریح گردیدم . 
اما ، از صاحب صدا خبری نبود . 
با همان حالت اضطراب از حرم بیرون آمدم . وقتی به منزل رسیدم ، بلافاصله خدمت آقا رفتم . ایشان که مرا دید پرسید : چه شده آقا اسماعیل ؟ چرا رنگ پریده ای ؟ جریان را برای ایشان نقل کردم . تبسّمی کرد و فرمود : یادت باشد همیشه امامزاده طاهر علیه السّلام را در داخل حرم زیارت کن و مطلب را تا من زنده ام به کسی مگو . 
کیفیت زیارت امامزاده طاهر علیه السّلام 
نسب شریف امامزاده طاهر با هشت واسطه به امام زین العابدین علیه السّلام می رسد ، و سلسله نسب وی ، در صفحات قبل مفصلا بیان شد . مرحوم حاج ملا باقر نوری مازندرانی رحمه الله برای امامزاده طاهر ، زیارتی بیان کرده که بدین شرح است : 
بقعه امامزاده طاهر علیه السّلام 
بنای بقعه امامزاده طاهر علیه السّلام در زمان ناصر الدین شاه قاجار و مظفر الدین شاه و به دستور ظل السلطان و به سعی رضا قلی خان ، معروف به سراج الملک در سال 1304 ه.ق شروع و تا سال 1320 ه.ق ادامه داشت . 
طول و عرض روضه مطهره 6*6 متر تقریبی می باشد که در وسط روضه مقدسه هم ضریحی فولادی بر روی قبر امامزاده به چشم می خورد . 
بر دیوار روضه مطهر نقاشی و گچ بری وجود دارد و اشعاری نیز در مدح آن حضرت به چشم می خورد که بعضی از عبارت های آن ناخوانا نبوده لذا از ذکر آن خودداری شده است . 
بر بالای روضه منوره ، گنبدی به ارتفاع پانزده متر به چشم می خورد که به دلیل فرسوده شدن کاشی های آن ، آستان حضرت عبد العظیم علیه السّلام به تعمیر آن اقدام نموده است .

زیارتنامه حضرت امامزاده طاهر علیه السّلام
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمن ِالرَّحیم ِ
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا السَّیِّدُ الطّاهِرُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا السَّنَدُ الظّاهِرُ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا التَّقِیُ الرَّضِیُّ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْمُتَّقِیُّ الْمَرضِیُّ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْعابِدُ الصّالِحُ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الزّاهِدُ الفاتِحُ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا سَلیلَ الْاَئِمَّةِ الْمَعصوُمینَ الْهادینَ الْمَهدِیّینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خَلَفَ الْاَوصِیاءِ الْمَرضِیّینَ ، اَشهَدُ اَنَّ لَکَ عِنْدَ اللهِ قَدْراً عَظیماً وَ شَأْناً رَفیعاً لِاَنَّهُ تَعالی اَظْهَرَ جَسَدَکَ الطَّیِّبَ وَ بَدَنَکَ الطّاهِرَ بَعْدَ مُضِیِّ قُروُن
ٍ مُتَطاوِلَةٍ وَ سِنینَ مُتَکاثِرَةٍ مِنْ حینِ ارْتِحالِکَ اِلی جَوارِ اللهِ لِیُبَیِّنَ قَدْرَکَ وَ مَنْزِلَتَکَ وَ مَنْزِلَةَ ابائِکَ الطّاهِرینَ وَ اَجدادِکَ الْمَعْصُومینَ عَلی مَنِ التَّبَعَکُم مِنْ شیعَتِکُمُ الْمُخْلِصینَ اِرْغاماً لِلْجاحِدینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا سَیِّدی وَ مَوْلایَ یا طاهِرَبْنَ الْاِمامِ زَیْنِ الْعابِدینَ وَ عَلی رُوحِکَ وَ بَدَنِکَ وَ عَلَی الطّاهِرینَ مِنْ آبائِکَ وَ اَجْدادِکَ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُه .

www.reyweb.ir

www.abdulazim.com



حضرت امامزاده حمزه بن امام موسی کاظم علیه السّلام

حضرت امامزاده حمزه بن امام موسی کاظم علیه السّلام فرزند امام موسی کاظم علیه السّلام هر یک دارای فضایلی هستند ولیکن حضرت امامزاده حمزه علیه السّلام دارای فضایلی ممتاز و جلالت قدر و عظمت شأن است . در این که او مردی عالم ، فاضل ، متّقی ، محدّث و ثقه بوده ، کسی تردید ندارد و درباره تاریخ وفات ، یا شهادت و نیز خصوصیات دیگر زندگی آن بزرگوار ، به مطلب و مدرک معتبری برخورد نکرده ایم و میان علما و موّرخان در این مورد اختلاف فراوانی وجود دارد .

نسب شریف پدر بزرگوار امام زاده حمزه علیه السّلام ، امام موسی کاظم علیه السّلام ، هفتمین امام شیعیان است . حضرت امام موسی کاظم علیه السّلام در روز یکشنبه هفتم ماه صفر الخیر سال 128 ه.ق در ابواء ( محلی بین مکه و مدینه ) از مادری به نام حمیده بربریه با اندلسیه ، که به فرموده پدر بزرگوارش امام جعفر صادق علیه السّلام زنی پاک و منزه از هر پلیدی بود ، متولد شد . آن حضرت در بیستم شوال سال 179 ه.ق به دستور هارون الرشید ، پنجمین خلیفه عباسی ، در حال نماز در مسجد النبّی علیه السّلام دستگیر و روانه زندان گشت و سرانجام در روز جمعه بیست و چهارم یا بیست و پنجم ماه رجب سال 183 ه.ق توسط سندی بن شاهک یهودی در سن 55 سالگی به شهادت رسید ودر قبرستان قریش در غرب بغداد ، که بعدها به شهر « کاظمین » شهرت یافت مدفون گردید. 
مادر امامزاده حمزه علیه السّلام بنا بر قول مؤلف کتاب منتخب التواریخ ، امّ احمد بود که بنابر این حضرت امامزاده حمزه علیه السّلام برادر حضرت احمد بن موسی علیه السّلام ملقّب به شاه چراغ و محمّد عابد علیه السّلام می باشد . 
درباره امّ احمد نوشته اند که وی از زنان محترمه و صالحه زمان خود بود ، و امام موسی کاظم علیه السّلام عنایتی خاص به او مبذول می داشت و مورد اعتماد و اطمینان امام هفتم بود، تا جایی که او را یکی از اوصیای خود به حساب آورده است . 
زمانی که امام موسی بن جعفر علیه السّلام عازم بغداد بود ، ودایع امامت را به امّ احمد سپرده و فرمود : برای هیچ کس بازگو مکن ! هر گاه کسی آمد و آن را مطالبه کرد ، تحویل بده و بدان که من شهید شده ام و کسی این امانات را از تو بخواهد وصیّ و جانشین من است و اوست امام واجب الاطاعه که بر تو و همه لازم است از او اطاعت نمایند . 
روزی که هارون الرشید ، حضرت امام موسی کاظم علیه السّلام را در بغداد شهید کرد ، امام رضا علیه السّلام نزد « امّ احمد » آمد و فرمود : اماناتی را که پدرم هنگام رفتن به شما سپرد بیاوردید ! امّ احمد پرسید : آیا پدرت امام موسی کاظم علیه السّلام به شهادت رسیدند ؟ 
امام رضا علیه السّلام فرمود : بلی . الان از دفن پدرم می آیم ، امانات را به من بسپار که منم خلیفه و جانشین پدرم امام موسی بن جعفر علیه السّلام و امام بر جن و انس . 
امّ احمد ، با شنیدن این خبر شروع به گریه نمود و با صدای بلند شیون می کرد و بعد از تسکین یافتن ، امانات امام موسی کاظم علیه السّلام را تحویل امام رضا علیه السّلام داد و با امام رضا علیه السّلام به امامت بیعت نمود .

تاریخ تولد و وفات حمزة بن امام موسی علیه السّلام از تاریخ تولد و وفات یا شهادت حضرت امامزاده حمزة بن موسی علیه السّلام اطلّاع دقیقی در دست نیست ، و در مصادر ترجمه او از این موضوع ذکری به میان نیامده و علما و مورخان تحقیقی در این خصوص انجام نداده اند . ما با بررسی و تحقیقات فراوان از کتب معتبره به این نتیجه رسیده ایم که وی حدوداً در سال 204 ه.ق وفات یافت یا به شهادت نایل شد ؛ چرا که اکثر علمای رجال و مورّخان تاریخ ورود ایشان به ایران و وفات آن حضرت را بین سالهای 201 الی 204 هجری ثبت نموده اند ، و با دلایلی می توان گفت که آن حضرت در سال 204 ه.ق به شهادت یا به مرگ طبیعی از دنیا رفته است . 
علّامه سید محسن امین رحمة الله علیه در کتاب ارزشمند اعیان الشیعه به نقل از بحار الانوار می نویسد : « حمزة بن موسی علیه السّلام در خدمت برادرش امام علی بن موسی الرضا علیه السّلام عازم خراسان بود ، و همواره در خدمت برادر بود و در رفع حوایج امام می کوشید . چون به سوسمر ( یکی از قرا که معلوم ننموده در کجا واقع است ) رسیدند . عده ای از عمّال مأمون بر آنان حمله کردند و او را کشتند و برادرش امام رضا علیه السّلام در باغی او را دفن کرد . » 
این مطلب را مؤلفان کتاب های مشاهد العترة الطاهره و روضات الجنات و حیاة الامام موسی بن جعفر علیه السّلام هم نقل نموده اند ، که باید مجعول بودن آن را پذیرفت . اجمالاً باید گفت : هیچ یک از مورّخان همراه بودن امامزاده حمزه علیه السّلام با امام رضا علیه السّلام را در کتابشان ذکر ننموده اند . اما می توان گفت که چون حضرت امام رضا علیه السّلام در سال 201 ه.ق به جهت ولایت عهدی مامون از مدینه عازم خراسان بود ، لذا نامه ای به سادات و امامزادگان نوشت و از آنان خواست که به ایران مهاجرت نمایند ، لذا دسته دسته سادات از مدینه عازم ایران شدند که من جمله آنها حضرت فاطمه معصومه علیه السّلام و حضرت احمد بن موسی علیه السّلام معروف به شاه چراغ هستند که با کاروانی از سادات به ایران مهاجرت کردند . 
از این رو ، به احتمال قوی چون حضرت امامزاده حمزه علیه السّلام با احمد بن موسی علیه السّلام برادر ابوینی بوده است . همراه برادر خود به دیدار امام رضا علیه السّلام شتافت ، ولی مورّخان اشتباهاً شهات حمزه علیه السّلام را ، در سفر به همراه امام رضا علیه السّلام دانسته اند در حالی که باید این گونه تصحیح گردد که حضرت حمزه در سفر به همراه احمد بن موسی علیه السّلام به شهادت رسید ؛ زیرا همین که رود کاروان شاهچراغ به گوش مأمون رسید ، اساس حکومت خود را در خطر دید ، لذا فوراً بعد از به شهادت رساندن امام رضا علیه السّلام دستور قتل عام سادات و امامزادگان علیه السّلام را به عمّال خود صادر کرد . 
حضرت احمد بن موسی با برادر خود امامزاده حمزه و علاء الدین حسین علیه السّلام و دیگر سادات ، که قصد خراسان و دیدار امام رضا علیه السّلام را داشتند ، با سپاه قتلغ خان ، حاکم شیراز مواجه شدند ، و چون یاران احمد بن موسی علیه السّلام آمادگی برای نبرد نداشتند و بعضاً مجروح و زخمی شده بودند ، از معرکه گریخته و خود احمد بن موسی علیه السّلام هم با تفصیلی که بعداً بیان خواهد شد به شهادت نایل آمد . 
در این میان ، می توان چنین ادّعا کرد که امامزاده حمزه علیه السّلام در این جهاد زخمی شده و به شهرری گریخت که در آنجا به دست عمّال مأمون شناسایی و به قتل رسید یا این که با همان زخم از دار دنیا رفت . 
مؤید قول ما نکات زیر است : 
1-در خبری که صاحب اعیان الشیعه و دیگر مورّخان نموده اند ، دلالت بر شهادت امامزاده حمزه علیه السّلام دارد ، و اگر بگوییم که آن« حضرت را ، هنگامی که با امام رضا علیه السّلام عازم مرو بود ، به شهادت رسانده اند ، معقول نمی باشد ؛ زیرا اولاً هیچ یک از مورّخان همراه بودن امامزاده حمزه علیه السّلام را با حضرت امام رضا علیه السّلام در کتبشان متذکّر نشده اند و ثانیاً بر فرض این که این مطلب صحیح باشد دشمنی شخصی یا دستوری از مأمون داشتند ، می بایست خود امام علیه السّلام را شهید می کردند ، نه شخصی که به عنوان خادم امام با وی بوده است لذا می توان همراه بودن امامزاده حمزه علیه السّلام را با برادر ابوینی خود شاهچراغ احمد بن موسی علیه السّلام ثابت کرد و داستان صاحب اعیان را مربوط به شاهچراغ دانست . 
2-به اتفاق جمیع مورّخان ، ورود امامزادگان پس از دعوت امام رضا علیه السّلام و استقرار و جلوس آن حضرت بر کرسی ولایت عهدی صورت گرفته است ، و از طرفی ، ناقلین داستان کشته شدن امامزاده حمزه علیه السّلام ، تاریخ وفات یا شهادت ایشان را متّفقاً در سال های 201 الی 204 هجری می دانند ، بنابراین با وجود این که آخر داستان هم ، اشاره به دفن حضرت حمزه بن موسی علیه السّلام در یکی از باغ ها دارد ، و با توجه به این که حضرت عبد العظیم حسنی علیه السّلام به وجود قبر حضرت حمزه در ری اشاره کرده و روزها وارد باغی می شده و قبری را زیارت می نمود و می فرمود: هذا قبر خیر رجل من ولد موسی بن جعفر علیه السّلام ، پس می توان چنین استدلال نمود که  آن حضرت با برادر خود شاهچراغ عازم ایران شد و بعد از مقاتله با سپاه قتلغ خان ، در حالی که زخمی گشته بود به ری متواری گشت و در این شهر به دست عمّال مأمون به شهادت رسید . اگر به کشته شدن آن حضرت در معیّت امام رضا قائل شویم با خبری که حضرت حمزه علیه السّلام را با حضرت معصومه علیه السّلام همراه می داند ، تعارض دارد . لذا چاره ای نیست که هر دو خبر را رد کرده و قول نگارنده را با دلایل مذکور قبول نماییم . 
پس از آن که ثابت گردید حضرت امامزاده حمزه علیه السّلام بین سال های 203 یا 204 هجری به شهادت رسیده است ، این نکته نیز لازم است که چون شاهچراغ از حضرت امام رضا علیه السّلام از لحاظ سنی بزرگتر بوده ، و از طرفی تولد امام علی بن موسی الرضا علیه السّلام به اتفاق موّرخان در سنه 148 ه.ق بود ، وجناب حمزه علیه السّلام هم برادر ابوینی شاهچراغ می باشد ، پس می توان احتمال داد که وی در سال 151 از هجرت رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم متولد شده و در سال 203 یا 204 ه.ق یعنی در سن 53 سالگی به شهادت رسیده است – والله العالم .

تعداد فرزندان امامزاده حمزه علیه السّلام و اعقاب آن حضرت برای حمزه بن موسی علیه السّلام سه پسر به نام های ، حمزة بن حمزه ، قاسم بن حمزه و علی بن حمزه ثبت نموده اند . علی بن حمزه بدون فرزند از دنیا رفت و در شیراز در باب اسطخر مدفون گردید و قبرش مزار مردم و دوستداران اهل بیت عصمت و طهارت علیه السّلام می باشد . لذا اعقاب حمزة بن موسی علیه السّلام که دربلاد عجم بسیارند از نسل قاسم و حمزه می باشند . 
امام حمزة بن حمزه مادرش امّ ولد بود و خود او در خراسان پیشوا و مقدم بود . از او نوادگان اندکی باقی مانده است که بعضی از آنها در بلخ می باشند و اعقاب او از یک فرزندش به نام علی بن حمزة بن حمزه است . 
در همین رابطه مؤلف کتاب سراج الانساب می نویسد که ، نسل حمزة بن حمزه به غایت اندک است و حقیقت حال اولاد او چنان که باید معلوم نیست . 
اما قاسم بن حمزه که مادر او هم امّ ولد بود . او را قاسم اعرابی می نامیدند و نسلش از محمّد اعرابی است . 
از محمد اعرابی بنا به نقل از فخر رازی شش فرزند به جا ماند که عبارتند از : 
1-احمدابوعلی الاسود ، که نقیب طوس بود .2-عبد الله ابو محمد جرجانی ، ملّقب به ابی زینب . 3- موسی ، که اعقابش در طبرستان هستند . 4- قاسم اعقابش در هرات می باشند . 5- عباس سیاه ، که در طبرستان می زیست . 6- علی ، که در هرات زندگی می کرد . 
مرحوم علّامه نسابه عباس فیض رحمة الله در کتاب بدر فروزان می فرماید : اعقاب قاسم بن حمزه تنها از سه فرزندش به نام های محمّد ، علی و احمد می باشد . 
به هر حال نسل احمد بن محمد الاعرابی بن قاسم بن حمزه ، از چند پسر است که من جمله ایشان ، ابو محمّد اسماعیل ، جدّ شاهان صفوی می باشد . 
از این رو مرحوم شیخ عباس قمی رحمة الله در کتاب منتهی الامال نسب شاهان صفویه موسویه را این گونه ذکر می کند : « همانا سلاطین صفویه قریب به دویست و سی سال سلطنت کردند و ترویج دین و مذهب شیعه جعفری نمودند . اول ایشان شاه اسماعیل اول بود ، و هو ابن السلطان حیدر بن السلطان شیخ جنید مقتول بن السلطان شیخ ابراهیم بن خواجه علی مشهور به سیاه پوش است که در سنه هشتصد و سی و سه در بیت المقدس وفات کرد و مزارش معروف شد به مزار شیخ العجم و هو ابن شیخ صدر الدین موسی بن قطب الاقطاب برهان الاصفیاء الکاملین شیخ صفی الدین ابوالفتح اسحق اردبیلی که سلاطین صفویه را به سبب انتسابشان به او ، صفویه گفتند . وی در سنه هفتصد و سی وپنج در اردبیل وفات یافت و در آنجا به خاک سپرده شد و در کنار وی جماعتی از اولاد و احفاد او مانند شیخ صدر الدّین و پسرش شیخ جنید و سلزان حیدر و شاه اسماعیل و شاه محمد خدا بنده و شاه عباس اول و اسماعیل میرزا و غیر ایشان دفن شدند . وهو ابن سید امین الدین جبرئیل ابن سید محمد صلاح الدین سید قطب الدین ابن صلاح الدین رشید بن سید محمد الحافظ بن سید عوض شاه الخواص این سید فیروز شاه زرین کلاه ابن سید نور الدین محمد بن سید شرف شاه بن سید تاج الدین حسین بن سید صدر الدین محمد بن سیدمجد الدین ابراهیم بن جعفر بن محمد بن اسماعیل بن ناصر الدین محمد بن شاه فخر الدین احمد بن ابو محمد اسماعیل بن سید محمد الاعرابی ابن ابو محمد قاسم بن حمزه ین الامام موسی الکاظم علیه السّلام می باشد . 
از جمله نوادگان محمد بن قاسم الاعرابی بن حمزه ، ابوجعفر محمد بن موسی بن محمد بن القاسم بن حمزه بن امام موسی کاظم علیه السّلام است که در خدمت پادشاهان ساسانی به سر می برد و با وزرای آنها معاشرت داشت .

ذکر دو کرامت از امامزاده حمزه علیه السّلام

کرامت 1 فرزندان حضرت موسی بن جعفر علیه السّلام هر یک دارای فضایلی می باشند ولیکن حضرت حمزه علیه السّلام دارای فضایلی ممتاز و جلالت قدر و عظمت شان است ، لذا هزاران مشتاق و علاقه مند به خاندان عصمت و طهارت علیه السّلام با دلی مالامال از محبت وافر ، حاجات مشروعه خود را به محضر مبارک ایشان برده و مطلوب خود را از حضرتش دریافت داشته اند و ارادتشان نسبت به این خاندان جود و کرم مضاعف شده و ذکر و نقل معجزات و کرامات این سیّد عظیم الشان و امامزاده واجب التعظیم نقل مجالس و محافل دینی و مذهبی و اخلاقی شده است . 
در تاریخ ایران از میان پادشاهانی که برعلیه دیانت و مظاهر اسلام قد برافراشته اند ، نام رضا خان قلدر میر پنج ، فراموش ناشدنی است . به ویژه آن که او در اعمال کینه توزانه خمود بر ضدحجاب و روحانیت ؛ خفقان دهشتناکی را حاکم نموده بود . 
این ماجرا در اوج شقاوت آغاز شده است : 
یک صندوق منبّت کاری شده برای قرار دادن بر روی مرقد مطهّر امامزاده حمزة بن موسی علیه السّلام ساخته و آماده نصب شده بود . در این حین ، یکی از خادمان تصمیم گرفت نامه ای بنویسد و در آن وضعیت و موقعیت زمان خود را تشریح کند . او در این نامه ، ابتدا نام و مشخصات خود را نوشت و این که در چه تاریخی و در زمان حکومت چه کسی آن را نگاشته است . و سپس ظلم رضاخان و کینه ورزی های آن خبیث را علیه دین و پرده دری اعتقادات مذهبی مردم شرح داد. 
او در یک فرصت مناسب ، این نامه را در آخرین مرحله نصب صندوق ، میان صندوق و سنگ مرقد قرار داد، تاشاید پس از گذشت قرن ها ، اگر تعمیر و یا تعویضی برای آن صندوق صورت گرفت ، آیندگان با خواندن این نامه به یک سند تاریخی و شاهد عینی از ظلم دوران رضاخان دست یابند و از آن مطلّع شوند ...
اما دست بر قضا ، این مدت بیش از چهل سال طول نکشید و در سال 1350 یکی از مؤمنان بانی ساخت صندوق خاتم شد تا به جای صندوق منبّت قبلی در مرقد مطهّر حضرت حمزة بن موسی علیه السّلام نصب شود . 
خبر که به گوش آن خادم – یعنی نویسنده نامه چهل سال قبل – رسید وحشت و اضطراب تمام وجودش را فرا گرفت . خدایا چه خواهدشد ! برداشتن صندوق همان و عیان شدن نامه همان ، آن هم در اوج قدرت محمدرضا پسر رضا خان قلدر . 
در صدد چاره بر آمد ، اما راهی به جز توسل به جناب حمزه علیه السّلام نمی یابد . 
آن شب فکری به ذهنش خطور می کند . او برای خود کفنی تدارک دیده بود، تا پس از مرگش از آن استفاده شود . به فکر افتاد برای حضور در مراسم تعویض صندوق ، همین کفن را بهانه کند . 
شب موعود فرا رسید ، مسئولان وقت آستانه به همراه نماینده دولت و تنی چند از مقامات ایستاده بودند تا شاهد تعویض صندوق باشند . در این میان خادم پیر نیز خود را به کنار صندوق رساند و به حاضرین گفت : « من کفنی دارم که آروز دارم آن را با غبار روی سنگ مرقد متبرّک کنم . منت بگذارید و اجازه بدهید به آرزوی خود برسم . » 
مسئولان آستانه که برای این خادم احترام خاصی قائل بودند ، با خواسته او موافقت می کنند . هنگامی که صندوق برداشته می شود ، او کفن را بر روی سنگ می اندازد و غبار ها را درون کفن جمع می کند . آسوده خیال از این که نامه نیز در بین غبار هاست . 
بلافاصله از حرم خارج شده و در گوشه امنی کفن را می تکاند . به اندازه یک مشت غبار که در این چهل سال زیر صندوق جمع شده است روی زمین می ریزد ، اما از کاغذ خبری نیست . بار دیگر تشویش و نگرانی به جانش می افتد . خدایا در این چهل سال که صندوق از جایش تکان نخورده است ، بنابراین فقط یک احتمال باقی می ماند و آن هم سهل انگاری در جمع کردن غبار ، حتما نامه درون حرم افتاده است ! 
حرم هم قرق و درها بسته ، بهانه ای هم برای برگشتن به داخل نیست . اینک که دیگر خود را برای عواقب بعدی آماده کرده بود ، رنگ پریده و مضطرب کنار حوض امامزاده حمزه علیه السّلام می نشیند تا آبی به صورت بریزد . در این هنگام صدایی از پشت سر توجه اش را جلب می کند . کسی می پرسد : « نامه را پیدا نکردی ؟ » بر می گردد . جوانی خوش رو و بلند قد را می بیند که متبسّم بالای سرش ایستاده است . پاسخ می دهد : آقا ، کدام نامه ؟ و بعد سکوت می کند .
همان جوان اضافه می کند : « نگران نباش آن نامه هیچ وقت پیدا نخواهد شد .» سخنان آن جوان بلند بالا ، که این گونه از ضمیر و مکنونات او مطلّع است ، خادم را به وحشت می اندازد ، به طوری که با عجله از صحن بیرون می آید . در کوچه قدم هایش را تند تر بر می دارد ، اما چند لحظه بعد پیش خود می اندیشد این جوان که داخل حرم نبود ، و قبل از این هم ایشان را ندیده بودم ، پس از کجا راز مرا می دانست . 
این سوالات اورا دوباره به داخل صحن می کشاند اما از جوان خوش رو و بلند قامت هیچ اثری نبود . 
خادم در حالی که باران اشک صورتش را می شست ، چشمان درخشانش را بر گنبد فیروزه ای حضرت حمزة بن موسی علیه السّلام دوخت و گفت : السلام علیک یابن رسول الله صلّی الله علیه و آله و سلّم . 

کرامت 2 در سال های گذشته ، موضوعی تا مدت ها در شهرری نقل محافل بود و امروز نیز اگر بپرسید : چه کسی کاشی کاری مناره های حرم سید الکریم علیه السّلام را انجام داده است ، پاسخ می دهند : « همان که از ایوان امامزاده علیه السّلام افتاد ، دنبه گوسفندش ترکید . » 
حال ببینیم که این ماجرا چه بوده است : 
در آن زمانها ، ایّام محرم که فرا می رسید ، در صحن حضرت حمزة بن موسی علیه السّلام هر روز مراسم تعزیه خوانی برقرار می شد . 
آن روز موضوع تعزیه مربوط به قربانی کردن حضرت اسماعیل علیه السّلام به دست حضرت ابراهیم علیه السّلام بود . در این تعزیه این طور عمل می شد که وقتی تعزیه خوان به تلاش حضرت ابراهیم علیه السّلام برای قربانی کردن حضرت اسماعیل علیه السّلام می رسید و به اراده خداوند موفق به آن کار نمیشد ، در همین لحظه جعبه ای از بالای ایوان به طرف پایین می آمد که درون آن فردی که نقش جبرئیل را ایفا می کرد ، به همراه یک گوسفند قرار داشت . 
گوسفند که به زمین می رسید ، کسی که نقش حضرت ابراهیم علیه السّلام را داشت آن را می گرفت و قربانی می کرد . 
این جعبه به وسیله طنابی از بالای ایوان هدایت می شد . 
آن روز در حالی که جمعیّت انبوهی به تماشای تعزیه نشسته بودند ، نوبت به لحظه ی پایین آمدن جعبه رسید . طبق معمول « استاد محمود کاشی کار » ، که نقش جبرئیل را داشت به همراه یک راس گوسفند درون جعبه قرار داشت . 
جعبه هنوز فاصله چندانی از ایوان نگرفته بود که صدای جمعیّت و شیپور و طبل موجب رم کردن گوسفند شد و در اثر تکان های شدید بالاخره به واژگون شدن جعبه انجامید . 
در این لحظات حساس ، معین البکاء ( مسئول تعزیه ) که مراقب این اوضاع بود ، در یک آن متوجه این واقعه می شود در همان حال با ذکر « یا پسر موسی بن جعفر علیه السّلام » متوسل به حضرت حمزة بن موسی علیه السّلام می گردد . 
در آن جا بود که جمعیّت در عین ناباوری می بینند گوسفند به صورت چهار دست و پا در میان جمعیت می افتد و در پی آن استاد محمد کاشی کار نیز آنچنان دقیق بر روی دنبه گوسفند می افتد که دنبه گوسفند می ترکد. در این و اقعه با وجود« جمعیت فشرده و ارتفاع زیاد به هیچ یک از تماشاچیان و همچنین استاد محمود کاشی کار کوچک ترین آسیبی وارد نمی شود . استاد محمودکاشی کار همان کسی است که کاشی کاری مناره های حرم حضرت عبد العظیم علیه السّلام یادگار اوست .

کیفیت زیارت حضرت امامزاده حمزه بن موسی علیه السّلام محدث قمی رحمة الله درباره زیارت وی می نویسد : « همان زیارتی را که برای حضرت عبدالعظیم علیه السّلام خوانده می شود ، برای امامزاده حمزه علیه السّلام هم می توان خواند منتهی با آوردن عبارت « السلام علیک یا ابا القاسم » به جای نام حضرت عبد العظیم علیه السّلام اسم امامزاده حمزه علیه السّلام آورده می شود و آنگاه به نیّت این امامزاده ، زیارت نامه را می توان قرائت نمود . »

بقعه و بارگاه امامزاده حمزه علیه السّلام دقیقاً نمی توان معلوم کرد که از چه زمانی برای مرقد مطهّر امامزاده حمزه علیه السّلام ، گنبد و حرم و ضریح بنیان نموده اند  ولی مسلم این است که حضرت عبد العظیم علیه السّلام در زمان اقامت خود در شهرری ، روزها به زیارت قبری که فعلاً در مقابل قبر اوست می آمد و می فرمود : « هذا قبر رجل من ولد موسی بن جعفر علیه السّلام ؛ این قبر مردی از فرزندان امام موسی بن جعفر علیه السّلام است . » اولین کسی که مکان این قبر منوّر را زیارت و معرفی نمود جناب سید الکریم حضرت عبد العظیم علیه السّلام بوده و بعدها اهالی متدّین و مشتاق به خاندان اهل بیت علیه السّلام به زیارت وی مشرف شدند ، تا این که اولین بار سلاطین صفویه که از اولاد او بوده اند ، در ایام سلطنت خود به آن قبر ، توجه جدی نمودند . 
در همین رابطه ، مرحوم دکتر محمد تقی مصطفوی در کتاب آثار تاریخی طهران می نویسد : 
« بقعه امامزاده حمزه علیه السّلام مشتمل بر حرمی به اندازه تقریبی و هئیت حرم حضرت عبد العظیم علیه السّلام است و همانند آن مزیّن به آیینه کاری و دارای ضریح نقره ای از اواسط دوره قاجاریه و صندوق چوبی تازه ساز می باشد . و ایوان بزرگ شرقی و مسجد بالای سر ( در جانب غربی آن ) در جنوب غربی آستانه حضرت عبد العظیم علیه السّلام واقع است که به نظر می رسد از ابنیه دوران شاه طهماسب صفوی باشد .»

زیارتنامه امامزاده حمزه علیه السّلام بِسْمِ الله الرَّحْمِن الرَّحیم
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ خاتَمِ الاَنْبِیاءِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ وَلِیِّ الاَوْلِیاءِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ بَتُولِ الْعَذراءِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ شافِعِ یَوْمِ الحِسابِ یَابْنَ الاَئِمَّةِ الاَطْیابِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ الطّاهِرینَ الاَنْجابِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ بابِ الحَوائِجِ یَابْنَ صاحِبِ الْمَقاماتِ وَ الْمَعارِجِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ النَّبَاءِ الْعَظیمِ یَابْنَ الْکاظِمِ الْکَظیمِ یا مَنْ زارَهُ سَیِّدُنا عَبْدُ العَظیمِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَخَا الرِّضَا الْغَریبِ یا حَبیبَ بْنَ الْحَبیبِ یا ذَاالنَّسَبِ الْحَسیبِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا سَیِّدی وَ مَوْلایَ یا حَمْزَةَ بْنَ موسَی الْکاظِمِ یَابْنَ الاَطْیابِ 
وَ الْاَعاظِمِ یا سُلالَةَ الْاَفاخِمِ یَابْنَ السّاداتِ المُکَرَّمینَ یَابْنَ الاَئِمَّةِ الْمُنْتَجَبینَ یَابْنَ آلِ طه وَ یس یَابْنَ وَلِیِّ اللهِ وَ یا اَخَ ولِیِّ اللهِ وَ یا عَمَّ وَلِیِّ اللهِ اَیُّهَا الشّافِعُ وَ ابْنَ الشّافِعِ اَشهَدُ اَنَّکَ ابْنُ الْاِمامِ وَاَخُ الْاِمامِ وَ مِنْ ذُرِّیَّةِ اَئِمَّةِ الْکِرامِ وَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَ عَلی آبائِکَ الطّاهِرینَ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ.

www.reyweb.ir

www.abdulazim.com

ساختمان های طرح توسعه حرم حضرت عبدالعظیم(ع)

با توجّه به گسترش روز افزون تعداد زائرین ، بویژه در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی و لزوم افزایش فضاهای زیارتی و امکانات رفاهی و فرهنگی برای زائران در سال 1369 و به دنبال انتصاب حجت الاسّلام و المسلمین ری شهری به تولیت آستان مقدّس از سوی مقام معظّم رهبری ، طرح بزرگ ملّی _ مذهبی توسعه آستان مقدّس و دیگر طرح های جانبی شامل پروژه های مهمّ، متنوّع که دامنه آنها در بخش هایی علاوه بر ملّی بودن، گستره بین المللی را نیز شامل می شود آغاز شد. این طرح در زمینی به وسعت 60.000 متر مربع و در مجموع با زیربنای 120.000 متر مربع به شعاع 200 متری حرم مطهّر به اجراء در آمد و تا کنون ، در حدود 98% از کلّ طرح توسعه مورد بهره برداری قرار گرفته است :

دانشکده علوم حدیث (شهرری)این دانشکده که یکی از مؤسسات آموزش عالی غیرانتفاعی و غیردولتی است با زیربنائی بالغ بر 20.000 متر مربع احداث شده است و دارای امکانات فراوانی برای تسهیل امر آموزش و پژوهش دانشجویان از جمله کتابخانه تخصّصی علوم حدیث، کتابخانه خطی، مرکز رایانه، لابراتوار آموزش زبان، مرکز نجوم و رصدخانه مجهز به یک تلسکوپ پیشرفته، تالارهای همایش، مجموعه ورزشی، خوابگاه ، سالن غذاخوری و بوفه می باشد. 
 

   

مصلّای بزرگ ری 
این بنای عظیم با وسعت 8000 مترمربع، به منظور ایجاد مکان مناسب و دائمی برای برگزاری نمازهای جمعه، اعیاد و جماعات با زیربنای هشت هزار مترمربع و بصورت ترکیبی از معماری اسلامی و مدرن و با بهره گیری از خلّاقیت های هنرمندان کاشی کار و خطاط احداث شده است و دارای دو شبستان جداگانه ویژه برادران و خواهران است.

رواق های جدید 
به منظور اتصال حرم مطهّر حضرت عبدالعظیم و حضرت حمزه علیهم السّلام به مرقد امامزاده طاهرعلیه السّلام و فراهم آمدن امکان رفت و آمد آسان زائران به حرمین شریفین، در قسمت شرقی حرم حضرت عبدالعظیم علیه السّ
لام رواقی به وسعت 1266 مترمربع تحت عنوان بین الحرمین ساخته شد و در سال 1374 افتتاح گردید. 
همچنین رواق های امامزاده حمزه علیه السّلام و امامزاده طاهر علیه السّلام نیز جمعاّ به وسعت 2500 متر مربع به ترتیب در ضلع جنوبی و شمالی حرم آن بزرگواران ایجاد شده است . 

ساختمان اداری آستان مقدّس (دارالتّولیه) 
برای تمرکز ادارات مختلف آستان مقدّس ساختمانی طراحی شد که در قسمت جنوب غربی مجموعه قراردارد، این پروژه در سه طبقه و با زیربنای 5300 مترمربع احداث شده و در آن اتاق های کار، پارکینگ سالن اجتماعات و نمازخانه، غذاخوری و … درنظر گرفته شده است.
تالارها 
پروژه سالن اجتماعات از دو تالار همکف( تالار شیخ صدوق«ره») و زیرزمین( تالار شیخ کلینی «ره») به ترتیب با ظرفیت 500 و 300 نفر بهمراه اطاق های جنبی با زیربنای 5800 مترمربع احداث شده است. این سالن ها برای برگزاری گردهمائی ها، سمینارها و برنامه های آستان مقدّس و مؤسسات وابسته و نهادها و ادارات و وزارتخانه ها مورد بهره برداری قرار می گیرد.


 

ساختمان روابط عمومی 
این ساختمان با زیربنای 5000 مترمربع در ضلع شرقی مجموعه قرار گرفته و هم اکنون حوزه معاونت روابط عمومی و بین الملل در آن قرار دارد . همچنین تالار اندیشه جهت برگزاری اجتماعات ویژه جوانان و نوجوانان ، به ویژه جشن های تکلیف در این ساختمان قرار دارد.

صحن امامزاده حمزه علیه السّلام این صحن با وسعت 1600 مترمربع در قسمت جنوبی مجموعه طرح توسعه قرار گرفته و پروژه های دارالتّولیه، تالار شیخ صدوق(ره) و … در پیرامون آن قرار دارد. 

صحن امامزاده طاهر علیه السّلام 

این صحن در قسمت شمالی مجموعه و در ضلع شرقی حرم امامزاده حمزه علیه السّلام و در محلّ صحن قدیمی آن حضرت قرارگرفته و نزدیک به 700 مترمربع مساحت دارد.

حوزه علمیه برهان 
این پروژه در سه طبقه کنار بازار قدیمی و در ضلع شمالی مجموعه قرار گرفته و شامل بخش های مختلف موردنیاز می باشد و مساحتی بالغ بر 5250 مترمربع دارد و برای آن حیاطی به وسعت 600 مترمربع احداث شده است، این بنا در محلّ سابق حوزه علمیه برهان که یکی از مدارس علمیه مشهور و قدیمی است و بعلت فرسودگی و قدمت دیگر قابل بهره برداری نبود ساخته شده است. 

کتابخانه ری 
این کتابخانه با زیربنای 2300 مترمربع احداث گردیده و برای آن بخش هائی نظیر م
خازن کتاب، سالن های مطالعه و سایر فضاهای موردنیاز درنظر گرفته شده است و در حال حاضر در حال بهره برداری می باشد. 
شایان ذکر است مجموعاً در طرح توسعه آستان مقدّس 5300 مترمربع زیربنا برای کتابخانه ها و فضاهای مربوطه اختصاص یافته است . 
دارالشّفاء کوثر
درمانگاه آستان مقدّس حضرت عبدالعظیم علیه السّلام پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی ایران با اهداف عالیه انقلاب اسلامی برای خدمت به نیازمندان و بیماران بی بضاعت در سال 1361 تأسیس گردید . در ابتدا با امکانات بسیار محدود شروع بکار کرده و پس از مدّت کوتاهی گسترش یافته و مجهز به آزمایشگاه رادیولوژی و داروخانه گردید و در سال 1369 با عنایت خاصی که تولیت محترم آستان مقدّس حضرت عبدالعظیم علیه السّلام نسبت به مداوای نیازمندان و فقرا مبذول داشتند با پشتیبانی همه جانبه از درمانگاه از لحاظ مادی و معنوی نفس تازه ای بر کالبد درمانگاه دمیده شد . بطوری که در مدت زمان کوتاهی درمانگاه فعالیتهای جدیدی را آغاز کرده و در تایخ آبان ماه 1369 بخشهای تخصصی درمانگاه افتتاح و شروع بکار کرد . 
با اجرای طرح توسعه آستان مقدّس حضرت عبدالعظیم علیه السّلام احداث دارالشفاء کوثر با زیربنای 6500 متر مربع با هدف ساخت یک پلی کلینیک تخصصی و فوق تخصصی خیریه برای ارائه خدمات بهداشتی و درمانی به نیازمندان در دستور کار قرار گرفت و بحول و قوه الهی حضرت عبدالعظیم ع
لیه السّلام و امامزادگان مجاور ؛ دارالشفاء کوثر با بخشهای زیر آماده افتتاح و بهره برداری شده است : 

1- کلینیک تخصصی قلب و عروق

13- کلینیک تخصصی ارولوژی

2- کلینیک تخصصی زنان و زایمان

14- پزشکان عمومی

3- کلینیک تخصصی چشم

15- اتاق عمل

4- کلینیک تخصصی گوش و حلق و بینی

16- آزمایشگاه

5- کلینیک تخصصی پوست

17- رادیولوژی

6- کلینیک تخصصی اعصاب و روان

18- سونوگرافی

7- کلینیک تخصصی ارتوپدی

19- داروخانه

8- کلینیک تخصصی داخلی

20- تزریقات و پانسمان

9- کلینیک تخصصی اطفال

21- بهداشت خانواده

10- کلینیک تخصصی طب فیزیک

22- واکسیناسیون

11- کلینیک تخصصی جراحی

23- بهداشت محیط

12- کلینیک تخصصی دندانپزشکی

 

موزه آستان مقدّس 
این موزه با زیربنای 3000 مترمربع و در سه طبقه احداث شده است و دارای سیستم های ایمنی امنیتی ویژه می باشد. سقف موزه بصورت چهارکاسه و بسیار زیبا کادربندی شده و بوسیله نقّاشی اسماء اولیاءالهی تزئین گردیده. در این موزه نفایس ارزنده ای نگهداری می شود.

میهمانسرا (دارالضّیافه) 
ساختمان دارالضّیافه (مهمانسرا) که در ضلع شمال شرقی مجموعه آستان مقدّس حضرت عبدالعظیم علیه السّلام قرار 
گرفته است ؛ در زمینی به وسعت 1500 مترمربع و با زیربنای نزدیک به 3000 مترمربع در 2 طبقه احداث شده ات . 
این ساختمان که از یک سالن پذیرائی به وسعت 1500 مترمربع و آشپزخانه ای به مساحت 1500 مترمربع تشکیل شده به طور همزمان توانائی ارائه سرویس به 500 نفر را دارا می باشد . 
نوع سازه این بنا بتنی بوده ؛‌ نمای بیرونی آن آجری و در تزئینات داخلی از نقوش برجسته بر روی ورق های مسی استفاده شده است . کف بنا نیز از سنگ گرانیت و به وسیله امکانات موتورخانه مرکزی آستان سیستم های سرمایش و گرمایش آن تأمین می شود .








بست های جنوبی و شمالی (نگارخانه عترت)
بست جنوبی: این پروژه بعنوان ورودی جنوبی مجموعه طرح توسعه با زیربنای تقریبی 1000 مترمربع و در ضلع جنوبی صحن جدید امامزاده حمزه علیه السّلام قرار گرفته است. در زیرزمین بست جنوبی ، سالنی با نام نگارخانه عترت برای برگزاری نمایشگاه ها و سایر اجتماعات تأسیس شده است.
بست شمالی: پروژه بست شمالی به وسعت 700 مترمربع بعنوان ورودی اصلی مجموعه طرح توسعه در این بخش در نظر گرفته شده است. 

تختگاه شمالی و جنوبی 

سالن هائی در قسمت های مختلف حرم مطهّر احداث شده است که بعنوان قبرستان جدید مورد استفاده زائران محترم قرار می گیرد وسعت این ابنیه جمعاً حدود 2000 مترمربع است.

منبع:www.abdulazim.com

خدماتی جدید از وب سایت شهرری راه اندازی شد

با سلام بالاخره خدمات جدید وب سایت شهرری راه اندازی شد همه ی خدمات به جز اوقات شرعی که ماهانه به روز خواهند شد دو سرویس دیگر به طور میانگین 2 روز یک بار به روز خواهند شد به جز در موارد خاص.امیدواریم از این سرویس ها اوج لذت را ببرید.





2-اوقات شرعی :تمام طلوع و غرو ب ها و نیمه شب های شرعی و اذان های صبح و ظهر و مغرب را در طول یک ماه خواهید دید.


 برای رفتن به قسمت اوقات شرعی می توانید از منوی سمت راست قسمت صفحات جانبی و یابر روی لینک زیر کلیک کنید.


ورود به قسمت اوقات شرعی






-------------------------------



3- فیلم های در حال اکران در سینما راگا: اگر اهل شهرری باشید حتما سینما پردیس راگا را می شناسید یکی از مشکلاتی که با آن رو به رو هستید فیلم های در حال اکران و سانس های نمایش فیلم هاست که نمی دانید چه فیلم هایی پخش و ساعت آن کی است و شما هم وقت ندارید که تا سینما راگا بروید تا از سانس ها و فیلم ها مطلع شوید پس از این به بعد وب سایت شهرری همراه با خوردن یک فنجان چای برای خود برنامه ریزی کنید که کی به سینما بیاید.این اطلاعات به طور میانگین هر دو روز یک بار به روز خواهد شد مگر در مواردی که در بخش مر بوطه به شما اطلاع داده خواهد شد و یا بر اثر نقص فنی باشد .



 برای رفتن به قسمت فیلم های در حال اکران در سینما راگا می توانید از منوی سمت راست قسمت صفحات جانبی و یابر روی لینک زیر کلیک کنید.




ورود به قسمت فیلم های در حال اکران در سینما راگا