سی و سه پل

سی‌ و سه‌ پل در استان اصفهان


سی‌ و سه‌ پل
شمار دهنه ‌ها ۳۳ است و درازا ۲۹۵ است و پهنا ۱۳٫۷۵ قرار دارد .
سی و سه پل یا پل الله‌ وردی خان روی زاینده رود در شهر اصفهان زده شده ‌است . این پل که شاهکاری بی همتا از آثار دوره پادشاهی شاه عباس یکم است ، به هزینه و بازبینی سردار سرشناس او الله وردی خان بنا شده ‌است . نام‌ های دیگر این پل « سی و سه پل » و « پل سی و سه چشمه » و « پل چهار باغ » و « پل جلفا » و سرانجام « پل زاینده رود » است .
این پل در گذشته « پل جلفا » نامیده می ‌شد ( زیرا از این طریق به جلفا که تازه احداث شده بود می ‌رسیدند ) . به « الله وردیخان » نیز معروف است ، زیرا سردار مشهور شاه عباس اول که به ساختن این پل مأمور شده بود به این نام ، نامیده می ‌شد . این پل که چهار باغ عباسی را به چهار باغ بالا متصل می‌ کند قبلاًٌ 40 چشمه داشته اما امروز بیش از سی و سه چشمه آن باقی نمانده است و بقیه آنها مسدود شده‌ اند . سی و سه پل 295 متر طول و 13.75متر عرض دارد و در زمره اولین آثاری است که شاه عباس اول دستور ساختن آن را داده است . در طرفین پل ، معبر باریک مسقفی است که در سراسر طول پل دیده می‌ شود . سی و سه پل دارای یک پیاده رو برای گردش در بالا و یک پیاده رو در پایین است . پیاده رو پائین گذرگاه مسقفی است که میان پایه‌ های مرکزی پل و به فاصله کمی از بستر رودخانه ایجاد شده است . در دوران صـفـویه جـشـن « آبریزان » یا « آبریزکان » در کنار زاینده رود و در نزدیکی این پل برگزار می ‌شده است . در این جشن که در 13 تیر ماه هر سال برگزار می‌ شد مردم با پاشیدن آب و گلاب روی یکدیگر در این مراسم شرکت می ‌کرده ‌اند . مصالحی که در ساخت سی و سه پل به کار رفته ، آجر در قسمت فوقانی و سنگ در طبقه تحتانی پل است . پل الله وردیخان که در سال 1011 هجری بنا شده است از آثار مشهور اصفهان است که اکثر سیاحان و جهانگردان به توصیف آن پرداخته ‌اند .
و به روایتی دیگر :
این پل در سال (1011 ه .ق ) باهتمام الله وردیخان سپهسالار شاه عباس و بنا به فرموده شاه مزبور شروع به ساختمان گردید و به طورى که در عالم آراى عباسى نوشته شده داراى چهل چشمه ( دهانه ) بوده که از هر چشمه آب خارج مى‏ گردیده ، پلى بسیار عریض و طویل و مرتفع ، شالوده آن با سنگ و آهک ریخته شده و با آجر و گچ بالا رفته و دو طرف پل غرفات و غلام گردش هاى بلند فوقانى ساخته و چشمه ‏هاى زیرینش زیاد با عرض و مرتفع و طول آن 350 قدم و عرضش بیست قدم و شش معبر باین شرح داشته است:

راه وسط که مخصوص عبور سواره و گردونه‏ ها بوده است . 2 و 3 دو طرف پل که از میان گالالری ها ى زیبا مى ‏گذشت و به پیاده رو تخصیص داشت . 4 و 5 پشت بام هاى گالارى از دو طر ف که دور آن نرده داشته و موقع طغیان رود تفرجگاه باشکوهى بوده است ، سرانجام گالاری هاى پل به وسیله پله‏ هاى ظریف بزیر پل متصل مى‏ شد و از زیر پل هم موقع کم آبى عبور مى کردند . 6 از زیر پل بود .

مساحت این پل را سیاحان انگلیسى چهارصد و نود یارد تعیین کرده‏اند . هفت دهانه این پل گرفته شده و اکنون 33 دهانه دارد و از این رو به پل 33 چشمه شهرت دارد .
این پل براى اتصال خیابان چهار باغ کهنه عباسى به خیابان چهار باغ بالا و باغ هزار جریب و عباس آباد ساخته شده است . این پل در جشن آبریزگان و آب پاشان محل اجتماع شاه و بزرگان و شعراء و رجال و سایر مردم بوده است .
شرحى را که سرپرسى سایکس انگلیسى راجع به این پل نوشته از نظر اینکه بسیار دقیق و وضع پل را در آخر قرن سیزدهم و اوائل قرن چهاردهم هجرى مجسم مى‏ نماید عیناً در اینجا نقل مى ‏گردد:

خیابان با شکوه چهار باغ از یک طرف به پل الله وردیخان کشیده مى ‏شود ، که با این که حالیه روى بویرانى نهاده معذا از پل هاى درجه اول عالم به شمار مى‏ آید ، اینجا از یک شاهراه سنگ فرش شده وارد مدخل عمومى پل مى‏ شوند شکل فوق العاده و شگفت آور این پل که 388 یارد طول آنست مقابل یک جاده سنگ فرش شده‏ اى به عرض 30 پا بدین قرار است که در آن سه معبر در سه سطح مختلف تعبیه شده که یکى از آنها راه معمولى روى پل است که در دو طرف آن طاق نما هاى سر پوشیده ساخته ‏اند . طاقنما ها از طرفى برودخانه و از طرفى به همین جاده مشرف مى ‏باشند ، در بالا و پائین این طاقنما ها که با تابلوى نقاشى شده تزیین یافته بود هر کدام یک پیاده روهائى است که با پله کان ها باین راه اصلى وصل مى‏ شود و در کنار سطح رودخانه معبر دیگرى است که به طول رودخانه امتداد مى ‏یابد . تنها انتقاد مخالفى که براى ساختمان این پل مى ‏شود کرد و آن از تصویر هم نمایان است آنکه ، پل مزبور در مقابل جریان ضعیف و باریک زنده رود در بیشتر فصول سال بیش از ، اندازه جنبه ظرافت دارد .

در تاریخچه ابنیه تاریخى اصفهان درباره این پل تاریخى چنین نوشته است:
در انتهاى جنوبى خیابان چهار باغ پل الله وردیخان است که به نام بانى و سازنده آن خوانده مى‏ شود و در همان موقعى که شاه عباس دستور کاشتن درختان چهار باغ را مى ‏داده رفیق و سپهسالار شاه نیز در ساختمان این پل به وسیله آجر و سنگ تراش فعالیتى به خرج مى ‏داد ، وضعیت این پل با قدیمش تفاوت زیادى نکرده است . ایوانچه‏ ها و غرفه ‏هاى زیبا و متناسب طرفین پل که جاى نشستن اهالى و عبور و مرور است به همان حالت اولیه باقى مانده است . طول این پل 295 متر و عرضش 13/75 متر مى‏ باشد . نوشته‏ اند که در ابتدا چهل چشمه داشته و به تدریج سى و سه چشمه شده در سنوات اخیر قسمت زیادى از بستر رودخانه را تصرف کرده و اشجارى غرس نموده بودند به طورى که چند چشمه پل از عبور آب محروم گشته ممکن بود بکلى متروک شود وى در سال 1330 که آقاى مصطفى خان مستوفى ریاست شهردارى اصفهان را داشت شهامت و شجاعت به خرج داد و اراضى مزبور را از تصرف غاصبین خارج و مجراى عبور آب چشمه‏ ها را باز کرد و اقدام به ساختمان دیوار هاى سنگى در طرف شما رودخانه نموده که نوز آثارش پابرجا و عملیاتش زبانزد مردم این شهر است . در دوره صفویه ارامنه حق داشتند تا میدانى که اول پل احداث شده بود جمع شوند و مال ‏التجاره و صنایع خویش را با صنعتگران اصفهانى تبدیل نمایند و حق نداشتند از این پل عبور کرده داخل شهر شوند در جل این پل مجسمه رضا شاه کبیر بر روى ستونى به ارتفاع 5 متر دیده مى‏ شود که اسبى سوار و به طرف شما متوجه است اطراف این مجمسه فعلاً میدان 24 اسفند و با میدان مجسمه نامیده مى ‏شود .

در شمال شرقى پل یعنى اول خیابانى که به طرف شرق امتداد دارد ساختمان آجرى است که بیاد مقبره کمال الدین اسماعیل ( قبرش در جهانباره است ) ساخته شده و خیابان مزبور به نام آن بزرگوار نامیده مى‏ شود که به طرف پل جوئى و خواجو امتداد دارد .

به طورى که ملاحظه شد گفتار تاریخچه ابنیه تارخى اصفهان وضع پل زاینده رود را در گذشته و حال تشریح کرده و اقتضاء داشت که براى استحضار سرگذشت پل ایام گوناگون درج گردد .

تاورنیه سیاح فرانسوى راجع باین پل در سفر نامه خود که نظم الدوله ابو تراب نورى آن را ترجمه کرده چنین نوشته است:

پلى که در وسط خیابان تقاطع مى ‏کند موسوم به پل الله وردیخان که بانى آن بوده است مى‏ باشند و آن را پل جلفا هم مى‏ گویند . این پل تمام از آجر و سنگ بنا شده و سطح آن به یک میزان است . دو طرف آن از وسطش پست‏ تر نیست ، 350 قدم طول و بیست قدم عرض دارد و زیر آن چندین چشمه و طاق از سنگ ساخته شده که خیلى پست و کم ارتفاع است ، در دو کناره پل راهروى به عرض هشت نه پا و به طول تمام امتداد پل که چندین طاق با پایه‏ هاى مرتفع به ارتفاع 25 یا 30 پا سقف آن را نگاهداشته ‏اند دیده مى‏ شود ، اشخاصى که مى‏ خواهند هوا خورى کنند وقتى که خیلى گرم نباشد از بالاى سقف راهرو ها عبور مى‏ نمایند ، اما معبر معمولى از زیر آن راهرو ها است که به منزله نرده و نگهبان است و روزه نهائى به طرف رودخانه دراد که هواى لطیف و خنک از آنه داخل راهرو مى ‏شود . زمین راهرو از سطح پل خیلى بلند تر است و به توسط پله به راحتى بالاى آنها مى روند . فضاى وسط پل مخصوص عبور گارى و دواب است و تقریباً 35 پا عرض دارد . یک معبر دیگر هم دارد که در تابستان و وقع کمى آب به واسطه خنکى خیلى مطبوع است و آن از میان خود رود خانه است در خط مخصوصى که تخته سنگ ها نزدیک هرم اتفاق افتاده مى‏ توان از روى آنها رد شد بدون اینکه پاتر بشود . از تمام دهنه‏ هاى زیر پل به واسطه در هائى که به هر چشمه گذراده ‏اند مى ‏توان عبور نمود از پلکانى که در قطر پایه پل ساخته شده از روى پل به زیر چشمه‏ ها و طاق ها پائین مى‏ روند و همین طور پله هائى در دو طرف دارد که به بالاى مهتابى روى راهرو ها صعود مى‏ نمایند و عرض راه پله ‏ها بیش از 2 تواز ( 4 ذرع تقریباً ) است ، و در دو طرف نرده و محافظى کشیده ‏اند که از پرت شده جلوگیرى مى ‏نمایند .

سرپرسى سایکس انگلیسى در شرحى که راجع به پل زاینده رود نوشته بود گفته بود که این پل با اینکه روى به ویرانى نهاده از پل هاى درجه اول عالم است و اما تاورنیه تعصب ملى نگذارده که در قضاوت خود انحراف نورزد ، گر چه تاورنیه در کلیه موراد نظرش ساده نبود و اغلب خواسته است بنا ها و دیگر آثار ایران را کوچک و پست جلوه دهد و از دیگران هم استفاده کرده که در تجلیل اصفهان غلو کرده ‏اند .

اینکه آراى مختلفى راجع به این پل نگاشته شد براى امکان استخراج نظر صحیح و صائب درباره آن بود و اینکه درستى و نادرستى نظر هائى چون نظر تاورنیه معلوم گردد . در هر حال اکنون این پل در اصفهان ممتاز و در درجه اول قرار دارد و چون از آثار باستانى به شمار مى رود زیر شماره 110 ، به ثبت تاریخى رسیده است .

شاه عباس اول به طورى که مورخان و سیاحان خارجى نوشته ‏اند در هر حال در جشن آبریزان شرکت مى‏ کرد و اگر در اصفهان بود در کنار زاینده بود برابر پل سى و سه پل و اگر در مازندران بود در کنار دریاى خزر ، و گاهى روى پل سى و سه چشمه برگزار مى ‏کرد .

در کتاب زندگانى شاه عباس اول راجع به جشن نوروز که شاه در سال 1018 هجرى در روى پل سى و سه پل برگزار کرده چنین نوشته است . 


 برای دیدن عکس هایی از سی و سه پل به ادامه مطلب مراجعه کنید.


ادامه مطلب ...

تخت جمشید

تخت جمشید در استان فارس


تخت جمشید ، مجموعه ای از کاخ های بسیار باشکوهی است که ساخت آنها در سال 512 قبل از میلاد آغاز شد و اتمام آن 150 سال به طول انجامید . تخت جمشید در محوطه وسیعی واقع شده که از یک طرف به کوه رحمت و از طرف دیگر به مرودشت محدود است . این کاخ های عظیم سلطنتی در کنار شهر پارسه که یونانیان آن را پرپولیس خوانده اند ساخته شده است . ساختمان تخت جمشید در زمان داریوش اول در حدود 518 ق . م ، آغاز شد . نخست صفه یاتختگاه بلندی را آماده کردند و روی آن تالار آپادانا و پله های اصلی و کاخ تچرا را ساختند . پس از داریوش ، پسرش خشایارشا تالار هدیش را بنا نمود و طرح بنای تلار صد ستون را ریخت . اردشیر اول تالار صد ستون را تمام کرد . اردشیر سوم ساختمان را آغاز کرد که ناتمام ماند .

این ساختمان ها بر روی پایه هایی ساخته شــده که قسمتـی از آنها صخره های عظیم و یکپارچه بوده و یا آنها را در کوه تراشیده اند تخت جمشید در مساحتی به وسعت 13 هکتارساخته و ادامه یافت . مصالح به کار رفته در بنای تخت جمشید عبارت بوده از : سنگ ، خشت و گل ، آجر ، گچ ، چوب ، آهن ، فلزات گران بها ( طلا - نقره - مس ) عاج ، لا جورد ، عقیق و ... دیوار های تخت جمشید در برخی جا ها به ضخامت 5/5 متر بوده و قطعه سنگ های به کار رفته به وزن بیش از 45 تن می رسیده . تخت جمشید دارای سیستم حرارتی و تهویه بوده ، که فضا های داخل آن را در زمستان گرم و در تابستان خنک و معتدل می کرده است . دشت سرسبز مرودشت ، سقف های بسیار بلند و فضا های وسیع ، در های گشاده و پنجره های متعدد هوای تخت جمشید را در تابستان معتدل و خنک می ساخته و در زمستان دیوار های خشتی و لایه های گچ که یک عایق حرارتی تشکیل می داده ، پرده های ارغوانی بلند و ضخیم که مانع نفوذ سرما به درون فضا ها و تالار ها می شده ، پوشش سقف نیز چوبی بوده که این امر در گرم شدن محیط تاثیر به سزایی داشته است . تخت جمشید نیز دارای سیستم آب و فاضلاب بوده ، در تخت جمشید مجاری زیرزمینی آبرسانی و فاضلاب پیچ در پیچی کشف شده که به طول بیش از 2 کیلو متر می رسد .

معماری هخامنشی ، هنری است امتزاجی که از سبک معماری های بابل و آشور و مصر و شهر های یونانی آسیای صغیر و قوم اورارتو اقتباس شده و با هنر نمایی و ابتکار روح ایرانی نوع مستقلی را از معماری پدید آورده است . هخامنشیان با ساختن این ابنیه عظیم می خواستند عظمت شاهنشاهی بزرگ خود را به جهانیان نشان دهند .

تخت جمشید در اواخر سال 1312 شمسی براثر خاکبرداری در گوشه شمال غربی صفه تخت جمشید قریب چهل هزار لوحه های گلی به شکل و قطع مهر های نماز بدست آمد . بر روی این الواح کلماتی به خط عیلامی نوشته شده بود . پس از خواندن معلوم شد که این الواح عیلامی اسناد خرج ساختمان قصر های تخت جمشید می باشد . از میان الواح بعضی به زبان پارسی و خط عیلامی است . از کشف این الواح شهرت نابجایی را که می گفتند قصر های تخت جمشید مانند اهرام مصر با ظلم و جور و بیگار گرفتن رعایا ساخته شده باطل گشت ، زیرا این اسناد عیلامی حکایت از آن دارد که به تمام کارگران این قصور عالیه اعم از عمله و بنا و نجار و سنگتراش و معمار و مهندس مزد می دادند و هر کدام از این الواح سند هزینه یک یا چند نفر است . کارگرانی که در بنای تخت جمشید دست اندرکار بودند ، از ملت های مختلف چون ایرانی و بابلی و مصری و یونانی و عیلامی و آشوری تشکیل می شدند که همه آنان رعیت دولت شاهنشاهی ایران بشمار می رفتند . گذشته از مردان ، زنان و دختران نیز به کار گل مشغول بودند . مزدی که به این کارگران می دادند غالباً جنسی بود نه نقدی ، که آن را با یک واحــد پـول بابلی به نام « شکــل » سنجیده و برابر آن را به جنس پرداخت می کردند . اجناسی را که بیشتر به کارگران می دادند و مزد آن محسوب می شد عبارت از : گندم و گوشت .

تخت جمشید نه یک شهر بوده و نه یک دژ و نه یک پرستش گاه ، تخت جمشید دو نقش جداگانه اما تا اندازه ای به هم پیوسته ایفا می کرده ، نخست اینکه چون در قلب امپراطوری قرار داشته گنج خانه ی مناسبی برای اندوختن ثروت روز افزون کشور بوده ، دوم اینکه جایگاه مناسب و با شکوهی برای برگذاری مراسم و جشن هایی بوده که در آن زمان برگزار می شده ( جشن های مهرگان و اعیاد نوروز ) به نقل از مورخان در تخت جمشید بیش از 120000 سکه ی طلا و نقره ، ظروف و مجسمه های بسیار ناب ، اثاث گرانقیمت ، نیمکت های زرین ، لباس ها وفرش های ارغوانی گرانبها و ... نگهداری می شده که در نهایت با حمله ی اسکندر مقدونی همه ی این اشیاء یا به غارت رفت یا طعمه ی حریق شد . اسکندر وقتی که وارد تخت جمشید شد و این همه شکوه و ثروت دید دستور داد که هر چیز را که می توانند با خود ببرند و هر چیز را که نمی توانند نابود سازند . به نوشته ی مورخین باستان ثروت تخت جمشید با 10000 جفت اسب و قاطر و 5000 جفت شتر حمل و غارت شد . بعد از انتقال ثروت تخت جمشید اسکندردستورداد که تخت جمشید را به آتش بکشند . بگفته مورخین باستان تخت جمشید۳شبانه روز در آتش می سوخت و چهل شبانه روز از آن دود بر می خواست .

تاریخنگاران در مورد علت این آتش سوزی اتفاق رای ندارند . عده ای آن را ناشی از یک حادثه غیر عمدی می دانند ولی برخی کینه توزی و انتقام گیری اسکندر را تلافی ویرانی شهر آتن بدست خشایار شاه علت واقعی این آتش سوزی مهیب می دانند .

از آنچه امروز از تخت جمشید بر جای مانده تنها می توان تصویر بسیار مبهمی از شکوه و عظمت کاخ ها در ذهن مجسم کرد . با این همه می توان به مدد یک نقشه تاریخی که جزئیات معماری ساختمان کاخ ها در آن آمده باشد و اندکی بهره از قوه تخیل ، به اهمیت و بزرگی این کاخ ها پی برد . نکته ای که سخت غیر قابل باور می نماید این واقعیت است که این مجموعه عظیم و ارزشمند هزاران سال زیر خاک مدفون بوده تا اینکه در اواخر دهه1310خورشیدی کشف شد .

چیزی که در نگاه اول در تخت جمشید نظر بیننده را به خود جلب می کند ، کتیبه ها و سنگ نبشته های گذر خشایارشاه است که به زبان عیلامی و دیگر زبان های باستانی تحریر شده است . از این گذر به مجموعه کاخ های آپادانا می رسیم ، جائی که در آن پادشاهان بار می دادند و مراسم و جشن های دولتی در آن برگذار می شد .
امروزه مقادیر عمده ای طلا و جواهرات در این کاخ ها وجود داشته که بدیهی است در جریان تهاجم اسکندر به غارت رفته باشد . تعداد محدودی از این جواهرات در موزه ملی ایران نگهداری می شود . بزرگترین کاخ در مجموعه تخت جمشید کاخ مشهور به " صد ستون " است که احتمالا یکی از بزرگترین آثار معماری دوره هخامنشیان بوده و داریوش اول از آن به عنوان سالن بارعام خود استفاده می کرده است . تخت جمشید در 57 کیلومتری شیراز در جاده اصفهان و شیراز واقع شده است .

یک نکته ی مهم
محققین به این نکته ی مهم رسیده اند که اگر نقشه ی امپراطوری هخامنشی را بنگریم و یک خط از شمال شرقی ترین نقطه ( سغد ) تا جنوب غربی ترین نقطه ( حبشه ) بکشیم و یک خط از شمال غربی ترین نقطه ( یونان ) تا جنوب شرقی ترین نقطه ( هند ) به صورت ضربد ر بکشیم مرکز تقاطع این دو خط محل ساخت تخت جمشید می شود ، که این خود جای تامل و اندیشیدن دارد .

« کاخ آینه » در تخت جمشید
تخت جمشید یا پارسه نام یکی از شهر های باستانی ایران است که سالیان سال پایتخت تشریفاتی امپراتوری ایران در زمان دودمان هخامنشیان بوده ‌است . باور تاریخدانان بر این است که اسکندر مقدونی سردار یونانی در ۳۳۰ پیش از میلاد ، به ایران حمله کرد و تخت جمشید را به آتش کشید و احتمالا بخش عظیمی از کتاب ها ، فرهنگ و هنر هخامنشی را با اینکار نابود نمود . با این‌حال ویرانه ‌های این مکان هنوز هم در مرودشت در نزدیکی شیراز مرکز استان فارس برپا است و باستان شناسان از ویرانه ‌های آن نشانه ‌های آتش و هجوم را بر آن تایید می‌ کنند .

این مکان از سال۱۹۷۹ یکی از آثار ثبت شده ایران در میراث جهانی یونسکو است .

نام تخت جمشید
نام تخت جمشید در زمان ساخت « پارسَه » به معنای « شهر پارسیان » بود . یونانیان آن را پِرسپولیس ( به یونانی یعنی « پارسه‌شهر » ) خوانده ‌اند . در فارسی معاصر این بنا را تخت جمشید یا قصر شاهی جمشید پادشاه اسطوره‌ ای ایران می‌ نامند که در شاهنامه فردوسی نیز آمده ‌است .

چگونگی ساخت
قدیمی‌ ترین بخش تخت جمشید بر پایه یافته ‌های باستان‌ شناسی مربوط به سال ۵۱۵ پیش از میلاد است . آنگونه که در منابع متعدد و گوناگون تاریخی آمده‌ است ساخت تخت جمشید در حدود ۲۵ قرن پیش در دامنه غربی کوه رحمت ، به عبارتی میترا یا مهر و در زمان داریوش بزرگ آغاز گردید و سپس توسط جانشینان وی با تغییراتی در بنای اولیه آن ادامه یافت . بر اساس خشت نوشته‌ های کشف شده در تخت جمشید در ساخت این بنای با شکوه معماران ، هنرمندان ، استادکاران ، کارگران ، زنان و مردان بی‌ شماری شرکت داشتند که علاوه بر دریافت حقوق از مزایای بیمه کارگری نیز استفاده می‌کردند . ساخت این مجموعه بزرگ و زیبا بنا به روایتی ۱۲۰ سال به طول انجامید .

مکان و چگونگی سازه
یکی از سر ستون ‌های پیشنهادی که مورد تایید قرار نگرفته بود به همین دلیل در آن محل مدفون شده بود .
کاخ‌ های تخت جمشید در نزدیکی رود کوچک پلوار که به رود کر می‌ ریزد ٬ بر روی سکوئی که ارتفاع آن بین ۸ تا ۱۸ متر بالاتر از سطح جلگه مردوشت است ، بنا شده ‌اند در حالی که طرف شرقی ان بر روی کوه رحمت است و سه طرف دیگر با دیوار های حافظ شکل داده شده‌ اند . دیوار های حافظ با توجه به شیب زمین تغییر ارتفاع می‌ دهند .
وسعت‌ کامل کاخ ‌های‌ تخت‌ جمشید ۱۲۵ هزار متر مربع‌ است که از بخش‌ های‌ مهم‌ زیر تشکیل‌ یافته‌ است‌:

کاخ ‌های‌ رسمی‌ و تشریفاتی‌ تخت جمشید ( کاخ دروازه ملل )
سرای‌ نشیمن‌ و کاخ ‌های‌ کوچک‌ اختصاصی‌
خزانه شاهی‌
دژ و باروی‌ حفاظتی‌

پژوهش ‌های باستان‌ شناسی
اولین کاوش‌ های علمی در تخت جمشید توسط ارنست امیل هرتزفلد المانی در ۱۹۳۱ صورت گرفت . وی توسط مؤسسه خاورشناسی دانشگاه شیکاگو فرستاده شده بود . یافته‌ های وی هنوز در این موسسه نگه داری می ‌شوند . هرتزفلد معتقد بود دلیل ساخت تخت جمشید نیاز به جوی شاهانه و باشکوه٬ نمادی برای امپراتوری پارس و مکانی برای جشن گرفتن وقایع خاص به خصوص نوروز بوده‌ است .به دلایل تاریخی تخت جمشید در جایی که امپراتوری پارس پایه گذاشته شده بود ساخته شده ‌است . هر چند در زمان مرکز امپراتوری نبوده ‌است .

معماری تخت جمشید به دلیل استفاده از ستون‌ های چوبی مورد توجه قرار گرفته ‌است .معماران تخت جمشید فقط زمانی از سنگ استفاده کرده‌ اند که بزرگ ترین سرو‌ های لبنان یا ساج‌ های هند اندازه‌ های لازم برای تحمل سقف را نداشته ‌اند . در حالی که ته ستون ‌ها و سر ستون‌ ها از سنگ بوده ‌اند .

پلکان ‌های ورودی سکو و دروازه ملل
ورود سکو ، دو پلکان‌ است‌ که روبروی یکدیگر و در بخش شمال غربی مجموعه قرار دارند که همچون دستانی است که آرنج خویش را خم کرده و بر آن است تا مشتاقان خود را از زمین بلند کرده و در سینه خود جای دهد . این پلکان‌ ها از هر طرف‌ ۱۱۱ پله پهن‌ و کوتاه ( به ارتفاع ۱۰ سانتیمتر )‌ دارند . بر خلاف عقیده بسیاری از مورخین که مدعی بودند ارتفاع کم پله‌ ها به خاطر این بوده که اسب‌ ها نیز بتوانند از پله‌ ها بالا بروند ، پله‌ ها را کوتاه تر از معمول ساخته ‌اند تا راحتی و ابهت میهمانان ( که تصاویر شان با لباس های فاخر و بلند بر دیوار های تخت جمشید نقش بسته ) هنگام بالا رفتن حفظ شود . بالای‌ پلکان ‌ها ، بنای‌ ورودی‌ تخت‌ جمشید ، « دروازه‌ بزرگ‌ » یا « دروازه خشایارشا دروازه خشایارشا » یا دروازه ملل ، قرار گرفته‌ است . ارتفاع این بنا ۱۰ متر است . این بنا یک ورودی اصلی و دو خروجی داشته‌ است که امروزه بقایای دروازه ‌های آن برجاست . بر دروازه غربی و شرقی طرح مردان بالدار و بر و طرح دو گاو سنگی‌ با سر انسانی‌ حجاری‌ شده‌ است‌ . این دروازه‌ ها در قسمت فوقانی با شش کتیبه میخی تزیین یافته ‌اند . این کتیبه‌ ها پس از ذکر نام اهورامزدا به اختصار بیان می ‌کند که : « هر چه بدیده زیباست ، به خواست اورمزد انجام پذیرفته‌است . »

دو دروازه‌ خروجی‌ یکی‌ رو به‌ جنوب‌ و دیگری‌ رو به‌ شرق‌ قرار دارند و دروازه جنوبی‌ رو به‌ کاخ‌ آپادانا ، یا کاخ‌ بزرگ‌ بار ، دارد .

پلکان ‌های کاخ آپادان
جزئیات حجاری ‌های پلکان رو به‌ شمال کاخ آپادانا که نظامیان هخامنشی را نمایش می ‌دهد .
کاخ آپادانا در شمال و شرق دارای دو مجموعه پلکان است . پلکان ‌های شرقی این کاخ که از دو پلکان - یکی رو به شمال و یکی رو به جنوب - تشکیل شده ‌اند ، نقوش حجاری ‌شده‌ ای را در دیوار کناره خود دارند . پلکان رو به شمال نقش ‌هایی از فرماندهان عالی‌رتبه نظامی مادی و پارسی دارد در حالی که گل ‌های نیلوفر آبی را در دست دارند ، حجاری شده ‌است . در جلوی فرماندهان نظامی افراد گارد جاویدان در حال ادای احترام دیده می ‌شوند . در ردیف فوقانی همین دیواره ، نقش افرادی در حالی که هدایایی به همراه دارند و به کاخ نزدیک می ‌شوند ، دیده می ‌شود .
بر دیواره پلکان رو به جنوب تصاویری از نمایندگان کشور های مختلف به همراه هدایایی که در دست دارند دیده می‌شود . هر بخش از این حجاری اختصاص به یکی از ملل دارد که در شکل زیر مشخص شده اند :
۱- مادی‌ ها ۲ – ایلامی ‌ها ۳- پارت ‌ها ۴- سغدی ‌ها ۵- مصری‌ ها ۶- باختری‌ ها ۷- اهالی سیستان ۸- اهالی ارمنستان ۹- بابلی ‌ها ۱۰- اهالی کلیکیه ۱۱- سکا های کلاه‌تیزخود ۱۲- ایونی ‌ها ۱۳- اهالی سمرقند ۱۴- فنیقی‌ ها ۱۵- اهالی کاپادوکیه ۱۶- اهالی لیدی ۱۷- اراخوزی ‌ها ۱۸- هندی‌ ها ۱۹- اهالی مقدونیه ۲۰- اعراب ۲۱- آشوری ‌ها ۲۲- لیبی ‌ها ۲۳- اهالی حبشه

کاخ آپادان
پلان و جزئیات ستون‌ های تخت جمشید
کاخ آپادانا از قدیمی ‌ترین کاخ ‌های تخت جمشید است . این کاخ که به فرمان داریوش بزرگ بنا شده ‌است ، برای برگزاری جشن‌ های نوروزی و پذیرش نمایندگان کشور های وابسته به حضور پادشاه استفاده می ‌شده ‌است .

این کاخ توسط پلکانی در قسمت جنوب غربی آن به « کاخ تچرا » یا « کاخ آینه » ارتباط می ‌یابد . کاخ آپادانا از ۷۲ ستون تشکیل شده ‌است که در حال حاضر ۱۴ ستون آن پا برجاست ته ستون های ایوان کاخ گرد ولی ته ستون های داخل کاخ مربع شکل می باشد .

کاخ تچر
تچر یا تچرا به معنای خانه زمستانی می ‌باشد . این کاخ نیز به فرمان داریوش کبیر بنا شده و کاخ اختصاصی وی بوده ‌است . روی کتیبه ‌ای آمده : « من داریوش این تچر را ساختم » .

این کاخ یک موزه خط به شمار می‌رود از پارسی باستان گرفته در این کاخ کتیبه وجود دارد تا خطوط پهلوی بالای ستون‌ ها از نمای جلویی‌ های مصری استفاده شده ‌است . قسمت اصلی کاخ توسط داریوش بزرگ و ایوان و پلکان سنگی جنوبی توسط خشایارشا و پلکان سنگی غربی توسط اردشیر دوم بنا شده ‌است

کاخ هَدیش
این کاخ که کاخ خصوصی خشایارشا بوده ‌است در مرتفع‌ ترین قسمت صفه تخت جمشید قرار دارد . این کاخ از طریق دو مجموعه پلکان به کاخ ملکه ارتباط دارد . احتمال می رود آتش سوزی از این مکان شروع شده باشد به خاطر نفرتی که آتنی‌ ها از خشایارشا داشتند به خاطر به آتش کشیده شدن آتن به دست وی . رنگ زرد سنگ‌ ها نشان دهنده تمام شدن آب درون سنگ ‌ها به خاطر حرارت است . اینجا مکان کوچکی بوده ۶*۶ ستون قرار داشته ‌است . به خاطر ویرانی شدیدی که شده اطلاعات زیادی در مورد این کاخ در دسترس نیست خیلی ‌ها از اینجا به عنوان کاخ مرموز نام برده‌اند . هدیش به معنای جای بلند می باشد و چون خشایارشا نام زن دوم او هدیش بوده ‌است نام کاخ خود را هدیش می گذارد این کاخ در جنوبی ترین قسمت صفه قرار دارد و قسمت‌ های زیادی از کف از خود کوه می باشد .

کاخ ملکه
این کاخ توسط خشایارشا ساخته شده ‌است و به نسبت سایر بنا ها در ارتفاع پایین ‌تری قرار گرفته ‌است . بخشی از این کاخ در سال ۱۹۳۱ توسط شرق ‌شناس مشهور ، پرفسور ارنست امیل هرتزفلد ، خاکبرداری و از نو تجدید بنا شد و امروزه به عنوان موزه و اداره مرکزی تأسیسات تخت جمشید مورد استفاده قرار گرفته ‌است .

ساختمان خزانه شاهنشاهی
این ساختمان که از چندین تالار ، اطاق و حیاط تشکیل شده ‌است با دیوار عظیمی از بقیه تخت جمشید جدا می ‌شود .

کاخ صد ستون
وسعت این کاخ در حدود ۴۶۰۰۰ متر مربع است و سقف آن به ‌وسیله صد ستون که هر کدام ۱۴ متر ارتفاع داشته ‌اند ، بالا نگه داشته می‌ شده ‌است .

کاخ‌ شور
به این مکان کاخ شورا یا تالار مرکزی می گویند . احتمالاً شاه در اینجا با بزرگان به بحث و مشورت می‌ پرداخته ‌است . با توجه به نقوش حجاری شده ، از یکی از دروازه ‌ها شاه وارد می شده و از دو دروازه دیگر خارج می‌ شده ‌است . به این دلیل به این جا کاخ شورا می‌گویند که در اینجا دو سر ستون انسان وجود داشته که جا های دیگری نیست و سر انسان سمبل تفکر است .

آرامگاه‌ های شاهنشاهان
در فاصله ۶ و نیم کیلومتری از تخت جمشید نقش رستم قرار دارد . در نقش رستم آرامگاهای شاهنشاهانی مانند داریوش بزرگ ٫ خشایارشا ٫ اردشیر یکم و داریوش دوم واقع است . آرامگاه پنجمی هم هست که نیمه کاره باقی مانده و احتمالا متعلق به داریوش سوم است .

سرانجام تخت جمشید
پلکان ورودی کاخ آپادان

مجموعه‌ کاخ ‌های‌ تخت‌ جمشید ، در سال‌ ( ۳۳۰ پیش‌ از میلاد ) به‌ دست‌ اسکندر مقدونی به‌ آتش‌ کشیده‌ شد و تمام‌ بنا های‌ آن‌ به‌ صورت‌ ویرانه‌ در آمد . از بنا های‌ بر جای‌ مانده‌ و نیمه‌ ویرانه‌ ، بنای‌ مدخل‌ اصلی‌ تخت‌ جمشید است که‌ به‌ کاخ‌ آپادانا معروف‌ است‌ و مشتمل‌ بر یک‌ تالار مرکزی‌ با ۳۶ ستون‌ و سه‌ ایوان‌ ۱۲ ستونی‌ درقسمت‌ های‌ شمالی‌ ، جنوبی‌ و شرقی‌ است‌ که‌ ایوان‌ های‌ شمالی‌ و شرقی‌ آن‌ به ‌وسیله‌ پلکان‌ هایی‌ به‌ حیاط‌ های‌ مقابل‌ متصل‌ و مربوط‌ می ‌شوند . بلندی‌ صفه‌ در محل‌ کاخ‌ آپادانا ۱۶ متر و بلندی‌ ستون‌ های‌ آن‌ ۱۸ متر است‌ . این‌ مجموعه‌ در فهرست‌ آثار تاریخی‌ ایران و نیز در فهرست میراث جهانی یونسکو به‌ ثبت‌ رسیده‌ است‌ .

سنگ ‌نبشته‌
سنگ ‌نبشته‌ های داریوش بزرگ

شش رَج به سه زبان چندین بار روی چهارچوب‌ های اندرونی کاخ داریوش ، بالای نگاره‌ های داریوش و هم ‌راهانش آمده ‌است . « داریوش شاه بزرگ ، شاه شاهان ، شاه کشور ها ، پسر ویشتاسپ هخامنشی ، کسی که این کاخ را ساخت » .
یک رَج به سه زبان روی پوشاک داریوش ؛ هم اکنون در بخش نشان ‌های نسک‌ خانه میهنی پاریس نهاده ‌است . « داریوش شاه بزرگ ، پسر ویشتاسب هخامنشی » .
رَج به سه زبان ، هجده بار روی رخبام پنجره همان اندرونی کاخ داریوش بسامد شده ‌است . « رخبام پنجره سنگی ساخته شده در کاخ داریوش شاه » .
بیست و چهار رَج تنها به زبان پارسی باستان ، روی دیوار جنوبی کاخ داریوش . ۰۱ اهورامزدای بزرگ ، بزرگ‌ ترین ِ بغان ، او داریوش شاه را آفرید ، او شهریاری را به او ارزانی داشت ؛ بخواست اهورامزدا داریوش شاه است . ۰ ۲ داریوش شاه گوید : این کشور پارس که اهورامزدا به من ارزانی داشت ، زیبا ، دارنده‌ اسبان خوب ، دارنده مردان خوب ، به خواست اهورامزدا و نیز من داریوش شاه ، از دیگری نمی ‌ترسد . ۰۳ داریوش شاه گوید: اهورامزدا مرا یاری کند ، با بغان خاندان شاهی و این کشور را اهورامزدا از دشمن ، از خشک‌سالی ، از دروغ بپاید ! به این کشور نه دشمن ، نه خشک ‌سالی ، نه دروغ بیاید ؛ این را من چون بخشایشی از اهورامزدا با بغان خاندان شاهی درخواست می ‌کنم . باشد که این نیکی را اهورامزدا با بغان خاندان شاهی به من بدهد .
به زبان های ایلامی و اکدی هر کدام بیست و چهار رَج . نوشته پارسی باستان ندارد . ۰۱ من داریوش شاه بزرگ ، شاه شاهان ، شاه کشور های بسیار ، پسر ویشتاسپ هخامنشی هستم . ۰۲ داریوش شاه گوید : به خواست اهورامزدا این‌ ها هستند کشور هایی که من افزون بر مردم پارسی ، از آنِ خود کردم ، که از من ترسیدند و به من باژ دادند : ایلام ، ماد ، بابل ، ارابایه ، آشور ، مسر ، ارمنیه ، کبدوکیه ، سارد ، ایونی‌ هایی خشکی و ( آن‌ ها ) که کنار دریا هستند ، و کشور هایی که آن سوی دریا هستند ، اسَگرتیا ، پارت ، زرنگ ، هرات ، بلخ ، سغد ، خوارزم ، ثتگوش ، رخج ، سند ، گندار ، سَکَ ، مَکَ . ۰۳ داریوش شاه گوید : اگر این گونه بیندیشی « از دیگری نترسم » این مردم پارس را بپای ؛ اگر مردم پارس پاییده شوند ، از این پس شادی پیوسته به دست اهورا بر این خاندان فرو خواهد رسید .
سه زبانه ، پارسی باستان ده رَج ، ایلامی هفت رَج و اکدی هشت رَج ، روی دو لوح طلایی و دو لوح سیمین که هم اکنون در تهران نگه‌داری می‌شوند . ۰۱ داریوش شاه بزرگ ، شاه شاهان ، شاه کشور ها ، پسر ویشتاسپ هخامنشی . ۰۲ داریوش شاه گوید : این است شهریاری که من دارم ، از سکا های آن سوی سغد ، از آن جا تا کوش ( اتیوپی) ، از هند ، از آن جا تا سارد ، که آن را اهورامزدا ، بزرگ ترین ِ بغان بر من ارزانی داشت . اهورامزدا مرا و خاندان مرا بپاید .
سه زبانه هر زبان یک رَج ، روی دست ‌گیره دری از سنگ لاجورد ساختگی . « دست‌گیره در از سنگ گران ‌بهایی ساخته شده در کاخ داریوش شاه » .

سنگ‌ نوشته ‌های خشایارشا :
خدای بزرگ اهورامزدا است ، که این زمین را آفرید ، که آن آسمان را آفرید ، که آدم را آفرید ، که شادی را برای آدم آفرید ، که خشایارشا را شاه کرد٬ یک شاه از بسیاری ٬‌ یک فرمان‌دار از بسیاری .
من خشایارشا ٬ شاه بزرگ ، شاه شاهان ، شاه سرزمین ‌های دارنده همه گونه مردم‌ ، شاه در این زمین ِ بزرگِ دور و دراز . پسر داریوش شاه هخامنشی .
شاه خشایارشا گوید : به خواست اهورامزدا این دالانِ همه کشور ها را من ساختم . بسیار ( ساختمان ) خوب دیگر در این ( شهر ) پارس ساخته شد٬ که من ساختم و پدر من ساخت . هر بنایی که زیبا دیده می‌ شود ٬‌ آن همه را بخواست اهورامزدا ساختیم .
شاه خشایارشا گوید : اهورامزدا مرا و شهریاری مرا بپاید و آن چه را که به دست من ساخته شده و آن چه را که به دست پدر من ساخته شده ، آن را اهورامزدا بپاید .
شاه خشایارشا گوید : داریوش را پسران دیگری بودند ٬ ولی چنان که اهورامزدا را کام بود ٬ داریوش٬ پدر من ٬ پس از خود ٬ مرا بزرگ ‌ترین کرد . هنگامی که پدر من داریوش از تخت کنار رفت٬ به خواست اهورامزدا من بر جای‌گاه پدر شاه شدم . هنگامی که من شاه شدم ٬ بسیار ساختمان‌ های والا ساختم . آن چه را که به دست پدرم ساخته شده بود ٬ من آن را پاییدم و ساختمان دیگری افزودم . آن چه را که من ساختم و آن چه که پدرم ساخت آن همه را به خواست اهورامزدا ساختیم .
شاه خشایارشا گوید : پدر من داریوش بود ؛ پدر داریوش ویشتاسب نامی بود . پدر ویشتاسب ارشام نامی بود . هم ویشتاسب و هم ارشام هر دو در آن هنگام زنده بودند ٬ اهورامزدا را چنین کام بود ٬‌ داریوش٬ پدر من ٬ او را در این زمین شاه کرد . زمانی که داریوش شاه شد ٬ او بسیار ساختمان‌ های والا ساخت .

جایگاه کنونی این سازه
در دوره نو و با بازگشت و پیدایش حس میهن خواهی در میان ایرانیان و ارجگذاری به گذشتگان این سرزمین ، تخت جمشید اعتبار بسیاری یافت . در زمان حکمرانی خاندان پهلوی در ایران به این بنا توجه فراوانی گردید و محمدرضا شاه پهلوی جشن‌ های دو هزار و پانصد سال شاهنشاهی ایران را در این سازه کهن انجام داد . با آغاز رویداد انقلاب اسلامی این سازه را یادگار شاهان خواندند و بسیار مورد بی‌ مهری قرار دادند . از جمله آیت الله خلخالی اولین حاکم شرع دادگاه های انقلاب برای تخریب آن عازم شد ، اما با مقاومت مردم و پرسنل پارسه ناکام ماند . ولی امروزه می‌ توان تخت جمشید را نام‌ آورترین و دوست‌داشتنی ‌ترین سازه در ایران و در میان ایرانیان و همچنین نماد شکوه گذشتگان دانست .

سد سیوند در ۹۵ کیلومتری شمال شیراز ، ۵۰ کیلومتری شهر باستانی پارسه و حدود ۱۰ کیلومتری پاسارگاد بر روی رودخانه سیوند ساخته شده ‌است . رودخانه پلوار بین این دو محوطه باستانی ثبت شده در فهرست میراث جهانی یونسکو ( تخت جمشید و پاسارگاد ) در کنار آرامگاه کوروش و در دل تنگه بلاغی جریان داد . با آبگیری این سد مخالفت ‌های بسیاری صورت گرفته ‌است .معترضان به آب گیری سد سیوند معتقدند آب گیری این سد پیامد های ناگواری را برای میراث فرهنگی و طبیعی منطقه دشت پاسارگاد و تنگه بلاغی به همراه خواهد داشت .
تخت جمشید در 57 کیلومتری شیراز در جاده اصفهان و شیراز واقع شده است .


برای دیدن عکس هایی از تخت جمشید و مربوط به آن به ادامه مطلب مراجعه فرمایید.

ادامه مطلب ...