تپه هگمتانه

تپه هگمتانه در استان همدان


تپه هِگْمَتانه تپه ای تاریخی با پیشینه ای متعلق به دوران ماده است که در شهر همدان قرار دارد .

پیشینه و نام
امروزه عموم باستان شناسان ، تپه باستانی هگمتانه ، واقع در مرکز شهر همدان را - که وسیع‌ ترین تپه باستانی ایران است - بقایای ابنیه کاسی ، مادی ، هخامنشی و بعد از آن می دانند . مساحت این تپه حدود ۳۰ هکتار می باشد ، که با در نظر گرفتن بخش ‌هایی که جزء محدوده تپه باستانی بوده ، ولی اینک ساختمان های مسکونی بر روی آن ساخته شده ، به بیش از ۴۰ هکتار نیز می ‌رسد .
این تپه بیضی شکل ، در داخل محدوده شهر فعلی همدان در دو سوی خیابان اکباتان واقع شده است . « هگمتانه » یا « هنگمتانه » که به زبان پارسی قدیم به معنی محل تجمع بوده ، ترکیبی از دو واژه « هنگ » به معنی « جا » و « متانه » به معنی « تجمع » است . این واژه در زبان یونان به صورت « اکباتانا » در آمده است و در کتیبه های عیلامی به صورت « آگ ماتونو » آمده است . برخی نیز معتقدند : « امدانه » یا « آمادای » که در کتیبه پلیسر پادشاه آشور آمده ، به این محل اطلاق می ‌شده است . « هگمتانه » در زبان ارمنی « اهمتان » ، در زبان سریانی و پهلوی « اهمدان » و در گویش نویسندگان عرب « همدان » و در تورات « احتمانا » گفته شده است .
همچنین ، سکه هایی از عهد ساسانی کشف شده که محل ضرب آنها « اهمتان » قید شده است . نخستین اشاره مکتوب به نام ماد ها و سرزمین ماد ، در سالنامه بیست و چهارم سارل مانزر سوم ( ۸۳۶ قبل از میلاد ) و سارگن دوم ( ۷۱۵ قبل از میلاد ) بوده است که از این قوم و سرزمین آنان به نام « مادای » یا « آمادای » یاد کرده اند .



دوران ماد ها
شهر هگمتانه را اقوام آریایی ماد بنا نهادند و آن را پایتخت نخستین شاهنشاهی ایرانی قرار دادند . هرودوت بنای آنرا به دیااکو نخستین شاه ماد نسبت داده ولی گروهی از دانشمندان بنای آن را به فرورتیش ، سومین شاه ماد نسبت داده اند .
برخی معتقدند که « کَر کَشی » که در لوح های آشوریان به آن اشاره شده ، در محل همدان بوده است . آشوریان باستان به شهر های قوم کاسی ، عنوان « کار کاشی » داده بودند ، که " کار " به معنی قرارگاه یا منزلگاه و " کاشی " اسم قوم " کاسی " است و از این رو گویند که اسم قبلی هگمتانه ، « اکسایا » یعنی شهر کاسی‌ ها بوده است .
ماد ها ، گروهی از اقوام آریایی بودند ، که در شمال ، مرکز و غرب ایران ساکن شدند . عواملی مانند : رشد اجتماعی و فرهنگی ، تماس با گروه های بومی ساکن فلات ایران ، وجود همسایگانی قدرتمند و احساس نیاز های جدید سیاسی و اجتماعی ، آنها را وادار به اتحاد و ایجاد حکومتی مقتدر نمود ، به طوری که قوی ‌ترین قوم آن روزگار یعنی آشوری ‌ها را ، برای همیشه از صفحه روزگار محو کردند .

گزارشات مورخین یونانی از ساختار قلعه
روایات مورخین یونانی نیز حاکی است که این شهر در دوره ماد ها ( از اواخر قرن هشتم تا نیمه اول قرن ششم قبل از میلاد ) ، مدت ها مرکز امپراتوری ماد ها بوده است و پس از انقراض آنها نیز به عنوان یکی از پایتخت ‌های هخامنشی ( پایتخت تابستانی و احتمالاً محل خزانه آنها ) به شمار می‌ رفته است . گفته های هردوت مورخ یونانی ، در قرن پنجم قبل از میلاد ، مهم‌ ترین ماخذ تاریخی در این مورد است . وی بنای اولیه این شهر را به « دایااکو » نخستین شهریار ماد نسبت می دهد ( ۷۲۸ قبل از میلاد ) . هردوت اوضاع سیاسی و اقتصادی نامناسب قوم ماد را در دستیابی دیااکو به قدرت موثر می داند .
دیگر مورخین یونانی چون پلی بیوس ، کنزیاس ، ژوستین و گزنفون نیز درباره هگمتانه مطالبی جمع آوری کرده اند . دیااکو پس از اینکه هگمتانه را به پایتختی خود برگزید ، تصمیم به ساخت کاخی عظیم و مستحکم ، به صورت هفت قلعه تو در تو ، گرفت . به طوری که کاخ پادشاهی و خزانه ، در درون قلعه هفتم قرار داشته باشند . دیااکو به تقلید از رنگ آمیزی قصر های بابلی دستور داده بود ، کنگره های هر قلعه را به رنگی مخصوص در آورند .
به این ترتیب : رنگ کنگره های قلعه اول ؛ سفید ، دومی ؛ سیاه ، سومی ؛ ارغوانی ، چهارمی ؛ آبی ، پنجمی ؛ نارنجی و کنگره در باروی داخلی ؛ سیمین و زرین بودند . محیط بیرونی ‌ترین دیوار قلعه ، تقریباً به اندازه حصار شهر آتن بوده است .
قصر شاهی ، که در آخرین قلعه درونی بر پا شده بود ، دارای صد ها اتاق بوده و مردم نیز خانه های خود را بیرون این قلعه ها و در کنار آن ساخته بودند . بنا به درخواست دیااکو ، قوم ماد شهر های کوچکی را که در آن می‌ زیسته اند ، رها ساخته و پایتخت را مورد توجه قرار دادند و در اطراف قلعه شاهی ، خانه های خود را بنا کردند .
پلی بیوس مورخ یونانی ( ۲۰۴ تا ۱۳۲ قبل از میلاد ) می ‌نویسد : « در دامان کوه اورنت ، ( « اورنت » یا « اورانتس » = الوند ) ، شهر هگمتانه با قلعه و ارگ مستحکم و حیرت‌ آوری قرار گرفته و قصر شاهی در داخل آخرین قلعه آن استوار گردیده است . وضع ساختمانی ، آرایش عجیب و تزئیناتی که در آن به کار رفته به نحوی بوده ، که توصیف آن مبالغه آمیز به نظر می‌ رسد . چوب ‌هایی که در آن به مصرف رسیده ، پوشیده از زر و سیم است . در ها ، ستون ‌ها و رواق های آن ، با هزاران گونه کنده‌ کاری و نقش و نگار آراسته شده اند . یک دیوار بی ‌پیرایه و یک تیر عاری از زیور ، در آن کاخ نیست . حتی کاشی‌ هایی که زینت ‌بخش « ازاره ها » و دیواره های درونی قصر است ، با پوششی از آب نقره ، سیم اندود گشته و همه چوب ‌ها از جنس سرو و کاج هستند . »
کنزیاس مورخ یونانی و پزشک معروف اردشیر دوم هخامنشی ( ۴۰۴ تا ۳۰۵ قبل از میلاد ) می ‌نویسد : « « سمیرامین » ملکه آشور ، پس از دیدن وضعیت شهر و موقعیت مناسب آن دستور داده ، که برای او در آنجا کاخی بسازند و چون دیده است که در شهر جدید الاحداث کمبود آب وجود دارد ، دستور داده تا با صرف هزینه ای گزاف ، نهری ساخته و آب دریاچه ای را که در آن سوی کوه اورنت ( الوند ) است ، به این شهر سرازیر نمایند . »

ابوبکر احمد بن محمد اسحاق همدانی - معروف به ابن فقیه - در کتاب البلدان خود ، که در حدود سال ۲۹۰ هجری به تحریر درآمده ، به نقل از یکی از دانشمندان پارسی می‌ نویسد : « همدان بزرگ ‌ترین شهر جبال و حدود چهار فرسنگ در چهار فرسنگ بوده است . »
بخت النصر بعد از فتح و ویرانی بیت المقدس ، فرمانده ای به نام صقلاب را به قصد تصرف همدان می‌ فرستد ، ولی وی با عدم موفقیت مواجه شده و طی نامه ای به بخت النصر می ‌نویسد : « من به شهری آمده ام ، دارای بارویی بلند و سرکش و مردمی بسیار و کوی و برزن‌ هایی فراخ و رود های فراوان . »

دوران هخامنشیان
پس از انقراض ماد ها ، هر چند هگمتانه مرکزیت نخستین را نیافت ، ولی به جهت قرار گرفتن در مسیر راه شاهی ، که پارسه ( تخت جمشید ) را به سارد متصل می ‌کرد ، به عنوان پایتخت تابستانی هخامنشیان مورد توجه خاص بود و از این رو آن را آباد کردند .
در زمانی که داریوش سوم با اسکندر مواجه می‌ شود ، هگمتانه به صورت ویرانه ای بوده است . ولی داریوش سوم بنا به پیشنهاد یاران خود ، دستور می دهد در میانه شهر ، کوشکی بزرگ که آن را ساروق می‌ نامیدند ، بسازند . در این کوشک ، سیصد مخفی ‌گاه برای گنجینه ها و دارایی ‌ها بر پا شد و برای آن هشت درب آهنین ساختند ، که همه دو اشکوبی ( دو لختی ) و هر اشکوب ، به بلندای دوازده گز بود .

چنانکه ملاحظه شد ، درباره چگونگی احداث و نام بنیانگذاران هگمتانه در بین مورخین یونانی ، اتفاق نظر وجود ندارد . مورخین اسلامی نیز در این زمینه با یکدیگر اختلاف نظر دارند . در مورد محل دقیق آن هم نظریات متفاوتی ارائه شده است . گر چه اکثر مورخین ، پژوهشگران و باستان شناسان مانند مرحوم مصطفوی ، پرفسور گیریشمن ، اشمیت ، لوشای و پرا دارا ، تپه ای را که هم اکنون در شهر همدان به نام هگمتانه معروف است ، محل اصلی شهر باستانی هگمتانه می دانند .

نتایج حفاری‌ های تپه هگمتانه
در حفاری ‌های باستان ‌شناسی سال های اخیر در تپه هگمتانه مشخص شده است که محل کاخ و بنا های اشاره شده ، در تپه هگمتانه کنونی واقع بوده است .
از جمله ویژگی های شهر باستانی هگمتانه ، معماری و طرح و نقشه منظم این شهر بوده ، که در بین آثار باستانی به دست آمده کم‌ سابقه است . آثار کشف شده حاکی از وجود یک شبکه منظم و پیشرفته آب‌ رسانی در شهر حکومتی ماد ها و پارت ‌ها است . در فواصل بین کانال های آب رسانی ، معابری بر عرض ۵/۳ متر وجود داشته و کف این معابر ، تماماً با آجر های مربع شکل و منظمی ، مفروش بوده است . تحقیقات نشان داده که در فواصل ۳۵ متری بین معابر ، دو سری واحد های ساختمانی قرار دارند ، که هر کدام شامل یک حیاط مرکزی ( هال ) است ، با اتاق ‌ها و انبار هایی به صورت قرینه در گرداگرد آن . به شکلی که هر واحد ساختمانی ، فضایی در حدود ۵/۱۷ * ۵/۱۷ متر را در بر می ‌گیرد . معابر مذکور با عرض ۵/۳ متر و پی بندی آجری در بخش وسیعی از تپه گسترش داشته و جهت شمال شرقی به جنوب غربی دارند .
پیشینه حفاری ‌های علمی این تپه ، به سال ۱۹۱۳ میلادی بر می ‌گردد ، که هیئتی فرانسوی از طرف موزه لوور پاریس به سرپرستی شارل فوسی ، کاوش ‌هایی در تپه هگمتانه انجام داد . ولی نتایج این کاوش ها هیچ ‌گاه منتشر نشد .
در طی ۱۰ فصل حفاری انجام شده از سال ۱۳۶۲ تا ۱۳۷۸ ، که حدود ۱۴۰۰۰ متر مربع از بقایای این شهر مورد کاوش قرار گرفت ، یکی از کهن ‌ترین دوره های تمدّن بشری نمایان شده است . همچنین یک حصار طولانی به ارتفاع ۹ متر و دو برج عظیم و کم‌ نظیر در درون آن کشف شده است . از جمله کاوش های علمی سال ۱۳۶۲ تاکنون که به سرپرستی آقای دکتر محمد رحیم صراف به انجام رسیده ، منجر به شناسایی شهر بزرگی در دل تپه هگمتانه شده است .
همچنین ادامه کاوش ‌ها ، بخش‌ هایی از حصار عظیم شهر به قطر ۹ متر و ارتفاع ۸ متر را آشکار ساخته است . این حصار در فواصل معین ، دارای بر جهان عظیم بوده ، که هگمتانه قدیم را در بر می ‌گرفته است .
به طور کلی این تپه در طول یکصد سال اخیر بار ها مورد حفاری باستان شناسان داخلی و خارجی قرار گرفته است . ضمناً در طول حفاری های انجام شده ، آثار ارزشمند و بی ‌نظیری کشف گردیده ، که اغلب متعلق به دوران هخامنشیان و نیاکان آنهاست .

لوح ‌ها
لوح زرین به نام « آریارمنه » : این لوح از زرِ ناب و به ابعاد ۱۲ در ۸ سانتیمتر و دارای ۱۰ سطر به خط میخی است . « آریارمنه » ، جدِّ داریوش اول است . بنا به اظهار نظر باستان ‌شناسان ، این لوح قدیمی ‌ترین اثر تاریخی است و در موزه برلین آلمان نگهداری می ‌شود .
لوح زرین به نام ( آریارمنه ) این لوح از زرناب است به ابعاد ۱۲در ۸ سانتیمتر - دارای ۱۰ سطر به خط میخی است . آریا رمنه جد داریوش اول از شاهان هخامنشی است . بنا به اظهار نظر باستان شناسان این لوح قدیمی ‌ترین اثر تاریخی می باشد و در موزه ( برلین آلمان ) نگهداری می ‌شود .

لوح زرین به نام « ارشام » : ابعاد این لوح ۸ در ۱۳ سانتیمتر است . لوح به خط میخی و از دوره هخامنشینان بجا مانده است . این لوح در اختیار مجموعه شخصی مارسل ویدال امریکائی است . در سال ۱۴۰۷ هنگام پی کنی خانه ای در روی تپه هگمتانه دو قطعه لوح یکی طلا و دیگری نقره به اندازه هم پیدا شدند . ابعاد هر لوح ۱۹ در ۸/۱۸ سانتیمتر است و خطوط نوشته شده به خط میخی و محتوای هر دو نوشته یکی هست . لوح نقره ای در موزه کاخ مرمر و دیگری در موزه ایران باستان در تهران نگهداری می‌ شوند .

لوح زرین به نام داریوش دوم : این لوح از زرناب به ابعاد ۵/۲۰ در ۵/۱۸ سانتیمتر و خطوط نوشته شده ۲۳ سطر به خط میخی است . این لوح خارج از کشور بوده است که به ‌وسیله موزه ایران باستان خریداری گردید و اکنون جزو گنجینه های موزه ایران باستان است . لوح دیگری به ابعاد ۲/۱۶ در ۱۳ سانتیمتر یافت شده که دارای ۲۹ سطر به خط میخی است و در سال ۱۳۳۱ خریداری شده و در حال حاضر در موزه ایران باستان نگهداری می ‌شود .

لوح زرین به نام اردشیر دوم : این لوح به نام اردشیر دوم پسر داریوش دوم هخامنشی و ابعاد آن لوح ۱۳ در ۱۳ سانتیمتر و دارای ۲۰ سطر به خط میخی است که در روی زر ناب حک گردیده اند .

کوزه ای شکسته ، به جا مانده از دوره خشایارش ( پسر داریوش اول ) . این کوزه از نقره است که قطر دهانه آن ۵/۷ سانتیمتر و ارتفاع آن ۱۲ سانیتمتر است . خطوطی میخی بر این کوزه نقره حکاکی شده است که برخی از کلمات آن باقی است و برخی دیگر روی تکه های شکسته شده بود و مفقود مانده است . این کوزه دوره هخامنشی که در خارج از کشور بوده است خریداری گردیده و در حال حاضر در موزه ایران باستان نگهداری می ‌شود .

بشقاب نقره ای با قطر دهانه ۲۰ سانتیمتر از دوره هخامنشی . این بشقاب در سال ۱۳۲۴ از طرف موزه ایران باستان خریداری و به کشور بازگردانده شد و در موزه ایران باستان تهران نگهداری می‌شود .

بشقاب یا جام نقره مربوط به دوره اردشیر اول . قطر دهانه آن ۷/۲۶ سانتیمتر است . این بشقاب در اختیار موزه مترو پولیتن نیویورک است . در لبه داخلی بشقاب به خط میخی یک سطر طولانی نوشته شده است که ترجمه آن این است : « اردشیر شاه بزرگ ، شاه کشور ها پسر خشایارشا ، خشایارشا پسر داریوش شاه هخامنشی [ بود ] که این جام سیمین را [ برای ] کاخ پادشاهی خود درست کرد . »

ظرف طلا که مانند کاسه ای است گود که رویه بیرونی آن دارای برجستگی هائی است . این نقوش از لبه ظرف شروع شده و در وسط برآمدگی تکرار می ‌شود . بین برجستگی ها و لبه بالائیِ ظرف یک سطر خط میخی نقره شده جمله ای به زبان پارسی باستان بابلی - عیلامی تکرار می ‌شود و ترجمه فارسی « داریوش شاه بزرگ » است . قطر دهانه ظرف ۴/۱۸ سانتیمتر و ارتفاع آن ۷/۱۰ سانتیمتر است . این کاسه طلائی دوره هخامنشی ، گذشته از ارزش باستان ‌شناسی ‌ای که دارد می ‌تواند از نظر هنر طلا کاری و ظرافت یکی از کار های هنری منحصر به فرد محسوب گردد . این ظرف جزو مجموعه گورگیان در نیویورک است .

پایه ستون سنگی مربوط به اردشیر دوم . این پایه ستون مربعی است به طول ضلع ۹۳ سانتیمتر که از سنگ یک تکه ساخته شده ؛ بطوری که مربع زیرین بزرگ ‌تر و در روی آن مربع وسط شال ستون بصورت دایره روی مربع وسط قراردارد . در حاشیه فوقانی مربع زیرین این ته ستون کتیبه ای به خط میخی کنده شده است که ترجمه آن چنین است : « ستون سنگی کاخ آپادان اردشیر بزرگ ... پسر داریوش شاه هخامنشی ... » . از قرار معلوم این ته ستون سنگی پیش از سال ۱۳۱۴ در تپه هگمتانه بدست آمده و تا سال ۱۳۲۸ در اختیار اداره فرهنگ وقت ( آموزش و پرورش ) بوده است . سپس به موزه ایران باستان تحویل داده شد و در حال حاضر در همان موزه نگهداری می‌ شود .

ته ستون دیگری به نام اردشیر دوم هخامنشی . پایه ستونی از سنگ با ۷ سطر کتیبه به خط میخی مربوط به اردشیر دوم که در تپه هگمتانه پیدا شد و در حال حاضر در تملک شخصی است در انگلستان . کتیبه ای که بر این ته ستون نوشته شده است از این قرار است : « اردشیر شاه بزرگ ، شاه شاهان ، شاه کشور ها ، شاه این سرزمین ، پسر داریوش شاه [ که ] داریوش پسر اردشیر شاه [ و ] اردشیر پسر خشایارشا [ و ] خشایارشا پدر داریوش شاه [ و ] داریوش پسر ویشتاسب هخامنشی [ بودند ] ، این کاخ را به لطف اورمزد و ناهید و مهر مرا از همه بدی‌ ها حفظ فرمایند و آنچه من ساخته ام از گزند و آسیب محفوظ دارند . » بنا به گزارش کتاب هگمتانه تا امروز ( چاپ سال ۱۳۳۲ ) ، ۸ قطعه لوح زرین و سمین از کشفیات تپه هگمتانه و تخت جمشید بدست آمده که ۵ لوح طلا و یک نقره مربوط به تپه هگمتانه همدان است و تنها یک لوح طلا و یک نقره مربوط به تخت جمشید است . همین نکته اهمیت تاریخی و باستانی تپه هگمتانه را بهتر از هر مطلبی دیگر نشان می دهد .


برای دیدن تعدادی از عکس های هگمتانه و مربوط به آن به ادامه مطلب مراجعه فرمایید.