ارگ بم

ارگ بم در استان کرمان


ارگ بم ، بزرگ ‌ترین بنای خشت و گلی دنیا است که در نزدیکی شهر بم در استان کرمان و در جنوب شرقی ایران قرار دارد . این ارگ ، در فهرست آثار میراث جهانی یونسکو به ثبت رسیده است .
این بنا پیش از سده ۵ پیش از میلاد ساخته شده و تا حدود سال ۱۸۵۰ میلادی مورد استفاده بوده ‌است .
در تاریخ ۵ دی ۱۳۸۲ ، زمین‌لرزه‌ ای شدید در این منطقه روی داد که باعث شد که این بنا تا حدود زیادی تخریب شود .
مساحت این ارگ ، در حدود 180000 متر مربع بوده و دیوار هایی به بلندی ۶ تا ۷ متر و درازای ۱۸۱۵ متر آن را احاطه کرده‌ اند .
در معماری این شهر باستانی ، دو بخش متمایز دیده می ‌شوند :
بخش حکومتی که در داخلی ‌ترین دیوار قرار گرفته و شامل دژ نظامی ، عمارت چهار فصل ، سربازخانه ، چاه آب به عمق حدود ۴۰ متر و اصطبل به گنجایش ۲۰۰ اسب می‌ باشد .
بخش رعیت ‌نشین که بخش حکومتی را احاطه کرده و شامل ورودی اصلی شهر ، مسیر اصلی متصل‌ کننده ورودی شهر به دژ و بازار در امتداد آن ، حدود ۴۰۰ خانه و ساختمان‌ های عمومی مانند مدرسه و مکان ورزش می‌ باشد .
ارگ بم شماره ثبت در فهرست آثار ملی 519 است .

ارگ بم بر بلندای صخره ای سترگ ، درجنوب رودخانه پشت رود جا دارد و شهر بم و دیوار شهربست قدیم آن در جنوب ارگ و درفاصله میان رودخانه پشت رود و رودخانه دیگری شکل گرفته است و امروزه بسترود به خیابانی میان شهری بدل گردیده است .

ارگ بم عضوی از منظومه ای بزرگ از بناهای تاریخی است که آن را در میان گرفته اند ؛ شهر باستانی دارزین با قدمتی در حدود هزاره اول پیش از میلاد در اراضی شمال غربی بم امروزی برپا بوده و هنوز کوشک های میان محله های شهر دوران قرون اولیه اسلامی در آن بر پامانده اند و تنها قریه کوچکی در حوزه غربی آن آباد است ؛ قلعه دختر در شمال رودخانه پشت رود و در جنوب آن بنای چارطاق و ساختمان کوشک و پیر علمدار و همچنین در مشرق و نزدیکی ارگ ، بنای تاریخی مسجد حضرت رسول بر پیرامون فضای ارگ برپا بوده اند . هر چند که پیشینه این بنا ها سالیابی نشده است ، با این حال قدمت آن ها ، از قرون اولیه دوران اسلامی تا دوره ایلخانی قابل تخمین به نظر می رسد .
سالیابی بناهای تاریخی واقع در ارگ بم و همچنین بناهای پیرامون آن تاکنون در برنامه کار باستان شناسان قرار نگرفته است ، از این رو شایسته است که بیشتر به گزارش های شفاهی مردم و متون تاریخی اکتفا نمود ... در متون تاریخی ؛ پیدایش ارگ بم را به بهمن بن اسفندیار نسبت داده اند ، و او را اردشیردر از دست از شاهان دوران هخامنشی قلمداد کرده اند . در سیمای برخی از برش های ارگ نیز لایه های ساختمانی بیشماری نمایان است که گویای ساخت و سازهایی مکرر در ارگ و تأییدی بر درستی تخمین قدمت متون تاریخی است .
هرچند که تا کنون وقوع زلزله های بزرگ در منطقه بم گزارش نشده است و یا دست کم از آن بی اطلاع مانده ایم ، با این حال ارگ بم طی عمر طولانی خود ، بارها مورد مهاجمه ها ، جنگ ها و محاصره های طولانی دشمن تخریب و ویرانی بوده و نشانه های شاخصی از ویرانی های آن در دست است . با این حال هر باربالنده تر گذشته برای استقرار نسل های بعدی انتخاب شده ، مرمت شده و گسترش یافته است .
ساکنان ارگ بم در حدود یکصد و پنجاه سال پیش ، برای آخرین بار مأوای ارگ را ترک نموده و درون باروی شارستان و در میان باغ ها و نخلستان های بیرون از شهر سکنی گزیدند . وسعت ارگ بم به ییست هکتار می رسد . جز باروی شارستان که درحوزه شمالی به باروی ارگ نزدیک است و به فاصله اندکی از باروی ارگ جا دارد . در حوزه جنوبی چهار بارو بخش فراز کوه سنگی را احاطه کرده است که به احتمال زیاد راستای هر بارو نشان دهنده گسترش حاکم نشین ارگ در دوره ای از تاریخ است . ساختمان ارگ بم در شکل توسعه یافته اش از دو بخش مردم نشین و حاکم نشین تشکیل شده است . در فضای شمالی بیرون ارگ ، بنای گنبد بزرگ یخدان و در نزدیکی آن دیواره رفیع یخ چاوون جا دارد .
بخش حاکم نشین بر فراز قله صخره و در شمال ارگ جا دارد و متشکل از بنا هایی است ، همچون ؛ برج اصلی ، چهارفصل ، خانه حاکم ، چاه آب ، حمام ، خانه رئیس سرباز خانه ( ساختمان معروف به آسیاب بادی ) ، سرباز خانه ، دروازه ( ساسانی ) و برج و باروی این مجموعه را شامل می شود . گفتنی است که جز بنای آسیاب بادی ، دیگر بخش های حاکم نشین بر باروهایی سنگی با بلندی نزدیک به هفت متر استوار شده است که در زیر روکش کاهگلی پنهان مانده است ، چنین به نظر می رسد که در لایه های مانده در محدوده باروی سنگی به ویژه در سطوح زیرین آن کهنه ترین بخش حاکم نشین باشد . در بخش شرقی حاکم نشین دروازه مسدود شده ای است که آن را کد کرم ( خانه کرم ) می خواندند و وجود این پدیده را سندی بر جا مانده از داستان هفتواد تلقی نموده اند .
فضای مردم نشین یا عامه نشین با حصاری بلند در راستای شرقی غربی از بخش حاکم نشین جداشده و دسترسی این دوبخش به یکدیگر از راه دروازه ای است که از شمال بنای میر آخور به سرباز خانه حاکم نشین می رسد . بخش مردم نشین را به دوره ای از گسترش ارگ نسبت داده اند ، با این حال این دو بخش در میان باروی حصینی با 38 برج بزرگ و کوچک جای دارد که یکپارچه به نظر می رسد و تنها دروازه این مجموعه در میان باروی جنوبی مردم نشین جاسازی شده است . فضای مردم نشین شامل : دروازه ورودی ، بنای سردروازه ، راسته بازار ، مسجد جامع ، بنای زورخانه ( مقبره ) ، ساباط و خانه جهودا ، میدان تکیه ، مسجد پیامبر ، حمام ، مدرسه ( خانقاه ) ، اصطبل ، بنای میراخور و محله های مسکونی است .

طی سال های اخیر ، مرمت و بازسازی ساختمان میرآخور در شمال بنای اصطبل به عنوان دفتر کار مرمت و احیای ارگ ، سرآغازی بود بر فعالیت های کلان سازمان میراث فرهنگی کشور در شهرستان بم در این رهکذر به مرور بررسی ، خواناسازی و احیای شبکه معابر و بناهای سردروازه ، راسته بازار ، چارسوق ، مسجد جامع ، مجموعه میرزا نعیم ، خانه ساباط ، بناهای پیرامون میدان تکیه ، اصطبل ، مدرسه ، سربازخانه ، خانه رییس قشون ، بخش جنوبی و بخش غربی بارو و برج های پیرامونی ارگ ، ساختمان گنبد یخدان ، باروی یخچاوون و مسجد حضرت رسول در فضای بیرونی ارگ مرمت و احیا گردید و برای تحقق اهداف از پیش تعریف شده راه اندازی شد و سامان گرفت .
در کاوش های سال های اخیر در فضای دروازه اسپیکان که در باروی شارستان و در شمال غربی ارگ واقع است ، تاسیسات آب رسانی مخفی ارگ آشکار گردید . آب دو رشته قنات در ساختمان پخشگاه همجوار با این دروازه ، چند بخش شده و بخشی از آن از طریق تنبوشه به ساختمان شترگلو واقع در خندق غربی می رسیده و به میان ارگ هدایت می شده و در ساختمان حمام بخش غربی مردم نشین ظاهر می گردیده است .
مجموعه میرزا نعیم در مشرق بازار قرار دارد که اخیراً تعمیر شده است . محوطه حاکم نشین با برج و بارو ، و دروازه و حرم حاکم در جنوب آن و خانه ای به نام « چهار فصل » پس از دیوار سوم قرار گرفته که سالمترین قسمت به جا مانده از شهر قدیمی است که پیش از انقلاب اسلامی تعمیر شده است . ویرانه های مسجد در قسمت جنوبی شهر در مشرق بازار قرار دارد که در محوطه شمالی آن محله‌ اعیان نشین بود ، و نزدیک آن زورخانه ای با عمق 5/1 متر به شکل مربع قرار داشت . ساختمان اصطبل و طویله در محوطه زیر ارگ ، و میدانی در بالای بازار با کاروانسرایی نزدیک آن قرار گرفته است . مسجدی نیز که احتمالاً بر روی خرابه های مسجد جامع ( از دوره صفاریان ) ‌احداث شده است ، محرابی با تاریخ 810 دارد . امروزه از مسجد جامع دوره صفاریان ،‌ براثر خاکریزی بر سطح مسجد دوره صفاریان ، بر روی مسجدی قدیمی تر بنا شده بوده است .
در کنار مسجد ، چاهی وجود دارد که نزد اهالی مقّدس است . در سال پیروزی انقلاب اسلامی نماز عید فطر در همین مسجد که حیاطی مربع شکل دارد خوانده شد . در سوگواری های مذهبی ، مردم از شهر جدید بم به این مسجد می روند و در محراب آن شمع روشن می کنند . به نظر گوبه ، از رودی که از شمال ارگ می گذشته ،‌ نهری حفر شده بوده که وارد شهر می شده است ، و امروزه بستر خشک آن دیده می شود . مقدسی‌ نیز از نهری نام برده که از محله‌ بزازان می گذشته است و ظاهراً مقصود او همان نهر است . همچنین مقدسی از یکی از مساجد جامع که اصطخری و ابن حوقل‌ نیز از آن نام برده اند ، سخن گفته است که آثار آن در مغرب محوطه اصلی به جا مانده است . شمال غربی آن کاروانسرا و حسینیه ای قدیمی قرار دارد . محله قدیمی بزازان بیش از همه قسمت ها ویران شده است . در شمال این محله ، دروازه ای با باروی کنگره دار ، قسمت اصلی شهر را از ارگ جدا می کند که پس از آن قسمت دوم شهر قرار گرفته و با خیابان شرقی غربی از قسمت اول جدا شده است . عمده ترین ساختمان آن ، میدانی است که در کناره های آن آخور های اسب ، و در قسمت جنوب شرقی آن چاهی قرار گرفته است . آثار آسیای بادی در قسمت شمال غربی آن دیده می شود . بالای آخورها در طبقه دوم جای سربازان بوده است . گویا در همین جا بوده است که لطفعلی خان زند ، پس از درگیری با حاکم بم دستگیر می شود . در قسمت غربی این محوطه ، پس از جایگاه سربازان و میدان و آخور ، کاروانسرای قدیمی واقع شده است . در قورخانه ، خانه نظامیان دو طبقه است . زندان در محوطه اداری حاکم نشین قرار دارد که پس از گذشتن از دالانی به عمق چهارمتر به محوطه پهن تری متصل می شود .
وضع ساختمان قلعه از دوره‌ ناصرالدین شاه تاکنون تغییر چندانی نکرده است . به نوشته‌ ذوالفقاری کرمانی ، در دوره‌ ناصرالدین شاه ، قطر دیوار قلعه 28 ذرع ، و عرض خندق دوازده ذرع بود . دروازه‌ اصلی در جنوب بود و از روی پلی چوبی وارد شهر می شدند . قلعه دارای 51 برج در پیرامون ، و نُه برج با شکل های مختلف و بسیار بزرگ بود . برج میان دیوار غربی ، سیزده ضلع بیقاعده داشت و محیط آن 104 ذرع بود . از زیر آن آبی از بیرون وارد شهر می شد ، اما در همه خانه ها برای هنگامی که در محاصره قرار می گرفتند چاه کنده بودند که عمق آنها میان پنج تا هشت ذرع بود . از دروازه اول که داخل شهر می شدند ، نخست از میان بازاری رو به شمال می رفتند که طول آن 120 ذرع و عرض آن چهار ذرع بود که از هر سو راسته بازار داشت . برای ورود به ارگ می بایست از سه دروازه می گذشتند ، به عبارت دیگر شهر با ساخت دیوار محافظت می شد . در شمال ، در دیوار قلعه رو به بیرون دروازه ای بود که مخصوص اهل ارگ بود و به آن دروازه کتِ کرْ می گفتند . پس از شکست آقاخان محلاتی ، سکونت در قلعه و شهر قدیمی ممنوع شد ، از این رو مردم بیرونِ قلعه را آباد کردند .
پیشینه . الف) پیش از اسلام . درباره بم پیش از اسلام و قلعه آن اطلاع چندانی در دست نیست . به نوشته‌ اعتماد السلطنه‌ بم از بناهای بهمن بن اسفندیار است . در اواخر دوره اشکانیان ، از لشکرکشی اردشیر به منطقه ای که بم در آن قرار داشت مطالب فراوانی در دست است نام آثار باستانی پیرامون قلعه بم امروزی ، مانند نرماشیر و قلعه دختر ، از زمان ساسانیان حتی پیش از آن در منابع دیده می شود . ظاهراً منطقه بم در دوره‌ اشکانیان نیز آباد بوده است . طبق کارنامه اردشیر بابکان ، او در لشکرکشی خود به دژ گذاران ( در شاهنامه: کجاران ) با هفتان بوخْت ( در شاهنامه : هفتواد ) ، پادشاه آن منطقه ، به جنگ پرداخت فردوسی محل کجاران را در خطه‌ دریای پارس (خلیج فارس و دریای عمان )‌ آورده است . از لحاظ جغرافیای آن زمان ، دریای پارس پهناورتر بود و بطلیموس آن را پرسیکوس سینوس ضبط کرده است .

ب) پس از اسلام . به نوشته افضل الدین کرمانی ، کرمان را عبدالله بن عامر کرَیز گشود و تربت او در بم است . برخی نیز گویند آنجا را عمربن عبد العزیز فتح کرد ، اما نخستین بار بلاذری نام بم را آورده است . به نوشته او ، هنگام فرار یزدگرد و سقوط شیرجان ( سیرجان ) ابوموسی اشعری ، ربیع بن زیاد را به کرمان گسیل داشت . او نواحی پیرامون شیرجان را گشود و با اهل بم و اندغار [ از شهرهای قدیمی کرمان ] صلح کرد ، اما بعداً این بلاد کفر ورزیدند و پیمان شکستند . در دوره بعدی ، بویژه پس از استحکام حکومت مرکزی در بغداد و رونق گرفتن اقتصاد منطقه ، اطلاعات ما از بم بیشتر است . از قرن سوم و چهارم از بم و از جاده هایی که بم را با مناطق و شهرهای دیگر پیوند می داده مطالبی آمده است . ابن خردابه و قدامه بن جعفر از جاده بم جیرفت تا نرماشیر سخن گفته اند . قلعه بم در آن دوره مشهور بوده است ، به طوری که یعقوب لیث در شوال 259 رهسپار نیشابور شد و محمدبن طاهر را دستگیر کرد و خود و خاندانش را در قید و بند به قلعه کرمان فرستاد‌ یعقوبی در قلاع کرمان از قلعه بم سخن گفته می افزاید : « قلعه کرمان که به آن قلعه بم می گویند .... » ظاهراً این سخن به لحاظ اهمیت قلعه‌ بم در آن دوره در ولایت کرمان بوده است . ابن فقیه بم و جیرفت و هُرموز را از شهر های کرمان آورده و فاصله جیرفت بم را بیست فرسنگ نوشته است .
ظاهراً پس از قرنها دوباره بم به تولید ابریشم دست یافت و توانست فرآورده های ابریشمی خود را به بلاد دیگر صادر کند و به احتمال قوی مبدا « جاده ابریشم » بم بوده است . قلعه بم از قرن های نخستین اسلام تا دوره قاجاریه 1255-1256 ، اغلب پناهگاه شورشگران بوده است ، به طوری که در 297 سُبکری ، حاکم فارس ، پس از شکست خوردن از سردار خلیفه در شیراز ، به بم پناهنده شد در 324 . معزالدوله دیلمی در یورش به کرمان ، بم را تصرف کرد در 364 ، یوزتُمُر پس از شکست از مطهربن عبدالله ، سردار عضدالدوله ، وارد بم شد و حصاری گردید . در 391 ، بهاء الدوله دیلمی به سرداری استاد هرمز به بم حمله کرد . در این هنگام طاهربن خلف از صفاریان در قلعه بم به سر می برد در492 ، تیرانشاه ، پسر تورانشاه فرزند قاوُرْت ، پس از شورش مردم کرمان بر ضد او به شهر بم فرار کرد ، اما اهالی بم از ورود او به شهر جلوگیری کردند و با وی جنگیدند در 584 ، افضل الدین کرمانی در عِقدالعُلی برای نخستین بار بم را ولایت ضبط کرده است . به نوشته او ، بم ولایتی معمور از بلاد کرمان بود و از آنجا ابریشم صادر می شد در دوره سلاجقه ، به دستور محمدبن ارسلان شاه مساجد و رباط و مدرسه در بم و جیرفت ساخته شد ادریسی ، جغرافیادان بزرگ جهان اسلام در بلاد مغرب از کارگاههای پارچه های پنبه ای و طیلسانهای فاخر بم که بازرگانان به بلاد مصر و شام و عراق می آورده اند ، مطالبی گفته که نشان دهنده رونق صنایع دستی دربم و پیوندهای اقتصادی بم با دیگر بلاد اسلامی است در قرن ششم ، بم از لحاظ مرکزیت سیاسی وضع خاصی پیدا کرد ، به طوری که در حکومت ملک ارسلان بهرامشاه بن طغرل ، برای نخستین بار « دارالملک » خوانده شد در اواخر قرن هشتم ، در تسلط غزان بر کرمان ، فرزند کهین ملک دینار عجمشاه در بم حکومت می کرد در اوایل قرن هفتم ، یاقوت حموی بم را «مدینه جلیل» و از شهرهای بزرگ کرمان نوشته و آب آن را از قنات دانسته است که نشاندهنده آبادیها و کشتزارهای پیرامون قلعه بم است ، چون آب قنات به قلعه که در ارتفاع قرار داشت سوار نمی شد و احداث قنات ها برای کشت در نواحی اراضی جنوب قلعه کنونی بم بود . این اراضی امروزه مشتمل بر شهر بم و حومه آن است . ظاهراً از اوایل قرن هفتم ،‌ گروههایی از مردم در خارج از قلعه نیز ساکن بوده اند . از قرار معلوم بر اثر حمله مغول و جنگهای فراوان پس از آن ، در بم دشواریهای اقتصادی – اجتماعی پدید آمده بود ، به طوری که رشیدالدین فضل الله به پسرش که حاکم کرمان بود ، دستور داد مدت سه سال مردم کوره‌ ولایت بم را از پرداخت مالیات معاف کند تا کشتزارهای ایشان شود .

در 696 غازان‌خان ، محمدشاه پسر حجاج سلطان را به کرمان فرستاد ، چون در این هنگام نصرت مَلِک شورش کرده و در قلعه بم متحصن شده بود . بر طبق مطالب تاریخ آل‌مظفر ، امیر مبارز‌الدین از شاهان آل‌مظفر ،‌ پس از چهار سال محاصره قلعه بم ، آن را گشود و سرانجام در قلعه بم درگذشت . بم در دوره آل‌مظفر رو به ویرانی نهاد . حمدالله مستوفی قلعه بم را همان قلعه هفتواد دانسته است . به نوشته او « کرم هفتواد در بم بترکید ». در 742 ، هنگام یورش امیر مبارزالدین به قلعه بم ، اخی شجاع‌الدین خراسانی که مدتی کوتوال قلعه بم بود ، ارگ بم را تعمیر کرد و آماده دفاع شد .


برای دیدن تعدادی از عکس های ارگ بم به ادامه مطلب مراجعه فرمایید.






نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد