گذری کوتاه از تاریخ شهرری

گذری کوتاه از تاریخ شهرری

شهر ری از قدیمی ترین شهرهای جهان است و در طول تاریخ نامهای متعددی داشته است . در دوبخش از کتاب تورات به نامهای راگو وراگس و در اوستا با نام راگا از آن نام برده شده است .

در عهد قبل از اسلام اعراب ری را ارازی می گفته اند و پس از اسلام در کتب تاریخ و جغرافیا ی عرب زبان به نام ری از آن یاد شده است و این نامی است که تاکنون نیز برروی آن باقی مانده است .

آنچه مسلم است ری قدیم از بزرگترین شهرهای عهد باستان بوده است .

درخصوص بنای نخستین آن روایت های متعددی وجود دارد بعضی بنای ری را به شیث پیامبر فرزند حضرت آدم (ع) نسبت داده اند و برخی فرزند حضرت نوح (ع) که روی یا ازرای نام داشته منشعب می دانند . به هر تقدیر روایتها برای اثبات این مطلب کافی است ری قدمتی فراتر از تاریخ دارد قدمتی که بر اساس سفالهایی که باستان شناسان در ری یافته اند به سالهای 4000 تا 6000 قبل از میلاد می رسد .

گفته می شود ساکنین اولیه ری اقوام آریایی بودند که به ایران مهاجرت کردند . دلیل یا دلایل مهاجرت آریایی ها  و نیز تاریخ مهاجرت آنها هنوز به درستی معلوم نیست .

 

شیوه شهرسازی در ری

شهرهای اولیه آریایی ها به نیت قلعه سازی انتخاب شده به این صورت که آریایی ها محل اقامت خود را از روی نقشه بنا می کردند که توسط مذهب تقدیس شده بود و جالب اینکه به هیچ وجه از نقشه طراحی شده عدول یا تجاوز نمی کردند .

آنها ابتدا یک محوطه تاریخی را به طول یک میدان رنگ ریزی می کردند در وسط آن آتش مقدس را می افروختند و برای احتیاجات عادی خود از آن آتش استفاده می کردند . آتش را روشن نگه می داشتند . بعد از سه روز آتش را به آتشکده عمومی حمل می کردند .در جنب آتشکده به تناسب جمعیتی که باید در آن مکان اقامت کنند در کنار آن آبگیر حفر می شد و آن را از آب پر می کردند . وقتی که بنای آتشکده و آب انبار تمام می شد مشغول ساختن خانه ها می شدند . پس از آنکه این کار به پایان می رسید و از درختکاری و ایجاد باغ فارق می شدند مهاجرین به شهر می آمدند و در خانه ها ساکن می شدند .

بر حسب شواهد آثار به جا مانده نمای اصلی ری در بدو پیدایش چنین بود و بنای نخستین شهر که بعدها درعهد اسلامی آن را ری برین می گفتند در شمال غربی شهر در غرب کوه بی بی شهربانوی فعلی قرار داشته است و هم اینک نیز بخشی از همین ری برین آباد و مسکونی است و این بخش از تاریخ غیر مدون ری می باشد .

 

ری در بستر تاریخ

در ابتدای قرن هفتم قبل از میلاد در عهد آشوریان ، ری یکی از پنج ایالت آشوری بود که در شرزمین ماد قرار داشت . می دانیم که مادها ابتدا تحت سیطره آشوریان بود . سرزمین اصلی ماد از آذربایجان بخشی از کردستان عراق عجم شامل شهرهای فعلی قم  ری و کاشان و اصفهان و قزوین بود ، تشکیل می شد .

درباره تسلط آشوریان بر مادها در تورات نیز اشاراتی وجود دارد و بر طبق روایات تورات آشوریان جمعی از بنی اسرائیل را در شهرهای مادی مقیم کردند که یهودیان قدیم ری نیز ازجمله می باشند .

مذهب مردم ری

مذهب مردم ری ابتدا آیین مغان بوده است آن طور که از گفته های هرودت مورخ یونانی بر می آید مغان کاهنان مادها بوده اند . یادآور می شوم مغان یکی از قبایل شش گانه ماد محسوب می شدند و ری مرکز آنها بوده است . ما درباره اصول مذهب و آیین مغان اطلاع روشنی در دست نداریم .

اما آنچه اجمالاً می توان گفت این است که آنها مظاهر طبیعت را در دو قالب خیر و شر می پرستیدند و از خصوصیات بارز آنها احترام به آتش و ایجاد آتشکده  بوده است .

مغان از مقربان و نزدیکان خاص شاهان ماد بوده اند و تعبیر خواب و اجرای مراسم قربانی از وظایف آنها محسوب می شد . تعالیم مغان از قرن هشتم تا قرن ششم قبل از میلاد جریان معین دینی بوده و ری مرکز این جریان بوده است . کیش مغان پس از ظهور زرتشت بر آیین او نیز اطلاق گردید و به آیین زرتشت آیین مغان نیز می گفتند و به طور کلی شهر ری در دوران پیش از اسلام مرکز بزرگ دینی زرتشتیان بوده و به وسیله مدیران موبد نوعی حکومت دینی نظیر واتیکان در آن وجود داشت و به طور کلی ری در دوران مادها و هخامنشیان وحتی قبل از آن نیز شهری مقدس به شمار می آمد . قرار گرفتن ری در مسیر جاده ابریشم که از آنجا به همدان می رفت علاوه بر جنبه مذهبی به ری اهمیت بازرگانی نیز می داده است ، لذا مردم ری عموماً بازرگان و تاجر پیشه بوده اند .

ری در عهد سلوکیان

همانطور که می دانیم پس از سقوط سلسله شکوهمند هخامنشی و مرگ اسکندر نوبت به سلسله سلوکیان که یونانی بودند رسید و در عهد سلوکیان در ری زلزله ای شدید روی داده ، شهر بر اثر این زلزله ویران شد و سلوکوس اول ( بین سالهای 312-280 قبل از میلاد ) شهر را دوباره ساخت و نام زادگاه خود اورپس را بر آن نهاد ، به همین خاطر در دوران سلوکیان از شهر ری به نام اورپس در تاریخ یاد می شود .

 

در عهد اشکانیان

در عصر اشکانیان به علت اینکه آثار بجا مانده از اشکانیان توسط سلسله بعدی یعنی ساسانیان از بین رفته است اطلاعات زیادی در دست نیست و لی آنچه مسلم است ری همچنان اهمیت خود را حفظ کرده و برج و باروی عظیمی در نزدیکیو ابتدای چشمه سوربن یا چشمه علی فعلی که اختصاص به شاهان و امرا داشت ساخته شده است . در این دوران ری به صورت یک مرکز دینی تجاری و قطب کشاورزی و دامداری به حیات خود ادامه داده است .

 

ری در عهد ساسانیان

در عهد ساسانیان برحسب آنچه در برخی متون تاریخی آمده اردشیر اولین شاه ساسانی پس از آنکه اردوان شاه اشکانی را کشت به سلطنت رسید و به منظور تحکیم سلطنت خود موبدان را را از ری به بارگاه خود دعوت کرد و قول داد که آیین زرتشت را ترویج و تحکیم کند . آیین زرتشتی در دوران ساسانیان رواج یافت و از سوی شاهان ساسانی به آن اهتمام و توجه بسیاری می شد . شهر ری در دوران ساسانیان از مراکز بزرگ دینی زرتشتیان بود و در آن به وسیله موبدان موبد نوعی حکومت دینی نظیر واتیکان وجود داشت . باید گفت ری در دوره ساسانیان شهر مقدس نامیده می شد و آتشکده ری از بزرگترین آتشکده های آن عصر بود که بقایای آن نیز هم اکنون وجود دارد .

 

ری پس از اسلام

در سال 21 هجری که سپاه به زنجیر کشیده ساسانی در جنگ نهاوند از مسلمانان شکست خورد و حکومت مرکزی از بین رفت ، کشور ایران و ممالک تابعه آن نیز به تدریج تکه تکه گردیدند و تکلیف هر شهر به دست مرزبانان آن افتاد ، برخی به جنگ با مسلمانان می پرداختندو برخی نیز پرداخت جزیه را گردن می گذاشتند .

در سال 22 هجری ، اصفهان ، قزوین ، زنجان و.. به تصرف مسلمانان درآمد و سپاه مسلمانان به نزدیکی ری رسید . در این زمان مرزبان ری یا همان استاندار فعلی فردی به نام سیاوش که نواده بهرام جویس سردار و نابغه نظامی عصر ساسانی بود . سیاوش از اهالی دماوند و طبرستان و گرگان کمک خواست و سپاهی بزرگ فراهم کرد . دو سپاه در پای کوه ری ( نقاره خانه فعلی ) اردو زدند و روبروی هم صف آرایی کردند .

سپاه مسلمانان اندک و سپاه ری انبوه بود اما در اینجا نیز مانند تمامی جنگهای صدر اسلام کثرت سپاه تعیین کننده نبود . چراکه در میان فرماندهان ایرانی شخصی بود به نام آرین ملقب به زینبدی ، وی با جنگ با مسلمانان موافق نبود . نظر او صلح بود . وی که با سیاوش نیز اختلافاتی داشت به مسلمانان پیوست و از نعیم بن مقرن فرمانده سپاه مسلمانان خواست تا گروهی را با وی گسیل کند  تا آنها را از مدخلی که سپاهیان ری از آن اطلاع نداشتند وارد شهر کند . نعیم پذیرفت و این گروه موفق شدند از باروی شهر بگذرند و پشت باروی شهر در داخل آن مستقر شوند و سحرگاه شروع کردند به تکبیر گفتن . با صدای تکبیر سپاه ایران گمان برد شهر سقوط کرده ، دچار وحشت شد و شیرازه آن از هم پاشید و بدین ترتیب ری نیز فتح شد . سپس با میانجیگری آرین یا همان زینبدی مردم ری با سپاه مسلمانان صلح کردندوپرداخت جزیه را پذیرفتند و اداره حکومت ری نیز به خود زینبدی سپرده شد.

ری پس از آن دچار شورشهای متعددی شد که آخرین آنها در زمان خلافت عثمان بود . به هر تقدیر در همان سال 22 هجری ری نو یا ری زیرین به دستور نعیم بن مقرن و به دست همین زینبدی بنا شد و ری قدیم یا ری برین تخریب شد . ری نو در جنوب شرقی ری قدیم بنا گردید .

در زمان منصور عباسی ملقب به دوانیقی محمد عباسی ملقب به المهدی به توسعه بنای شهر پرداخت و در قسمت شرقی بنای زینبدی و جنوب کوه ری ( کوه بی بی شهربانو فعلی ) طرح توسعه شهر را به اجرا گذاشت . این بخش از شهر به نام محمدیه معروف شد و اینکه در کتب تاریخی و جغرافیای قدیم گاهی از ری به عنوان مسجد نام برده می شود ،در واقع همان ری می باشد . ری در این دوران از حیث وسعت و کثرت جمعیت نسبت به دوره های قبل پیشرفت بسیاری کرده بود به طوری که شهر ری  در قرن سوم پرجمعیت ترین شهر جهان بوده است .

مردم ری در بعد از اسلام به علت وجود حاکمانی نظیر کثیر بن شهاب که توسط مغیره بن شیعه والی کوفه منصوب شده بود و بنا بر دستور معاویه بر روی منبر به حضرت علی (ع) دشنام میداد .درخصوص این کثیره بن شهاب گفته اند که وی از محرکین مردم کوفه برای رفتن به کربلا و جنگ با امام حسین (ع) نیز بوده است . وجود چنین کارگزارانی در ری باعث شد که سرزمینی که تازه فتح شده بود نه تنها ازآشنایی با خاندان پیامبرو ادامه دهندگان راه آن حضرت دوربماند بلکه به ضدیت و دشمنی با اهل بیت نیز تمایل پیدا کنند . تمایل و گرایش به امویان در ری تا بدان حد بود که پس از تصرف ری به دست قوای عباسی اکثریت مردم از شهر فرار کردند چراکه به دلیل حمایت شدید از امویان جان خود را در معرض خطر می دیدند . به همین دلیل گرایشات ضد شیعی ری در آم دوران بود که از امامان ما در نکوهش ری روایاتی نقل شده است . ازجمله از امام صادق (ع) که فرموده است مردمان شهری که ری خوانده می شود دشمنان خدا و رسول خدا و اهل بیت هستند . آنها جنگ با خاندان رسول خدا را جها می دانند .

در زمان امامت امام جعفر صادق (ع) خلافت اموی جای خود را به خلافت عباسی داد با شروع این عصر در میان یاران ائمه چند تن از اهالی ری نیز به چشم می خورد در میان یاران امام کاظم (ع) نیز چند نفر ملقب به رازی هستند مانند حسن بن محمد رازی  علی بن عثمان رازی  عمر بن عثمان رازی از آن جمله می باشند در میان اصحاب امام رضا (ع) نیز چند تن رازی وجود دارند مانند ابوالحسن رازی ، حسن بن عبدالله رازی و عبدالله محمد رازی . برخی شیعیان ری با حضرت امم جواد (ع) ارتیاط داشته اند و از اصحاب آن حضرت که اهل ری بوده یکی محمد بن اسماعیل رازی و دیگری منصوربن عباس رازی است . بعضی از اصحاب امام هادی نیز ملقب به رازی بوده اند حسین بن محمد رازی  ابوبکر رازی  ابومحمد رازی و احمدبن اسحاق که از اصحاب خاص امام (ع) و از وکلای آن حضرت بوده و با امام ارتباط نزدیکی داشته است .

همچنین یکی از وکلای امام زمان (ع) در ری می زیسته است . او با واسطه  از سوی یکی از نواب اربعه به انجام مسئولیت می پرداخته است .این شخص ابوالحسن محمدبن جعفر اسدی نام داشت . صالح بن ابی صالح می گوید در سال 290 هجری برخی از مردم به من گفتند اموالی را برای امام از آنان تحویل بگیرم . من امتناع کرده ضمن نامه ای کسب تکلیف کردم پاسخ چنین آمد که محمدبن جعفر در ری است . اموال را به ام بدهید و او در شمار افراد مورد اعتماد ماست . این امر بیش از هر چیزی میزان ارتباط ائمه با شیعیان ری را نشان می دهد . به هر روی وجود کسانی از ری در میان اصحاب و یاران ائمه (ع) نشانگر رسوخ عقاید شیعی در ری و پاگرفتن قشری فرزانه و آگاه از شیعه در این شهر می باشد . در این میان از تاثیر وجود پربرکت حضرت عبدالعظیم حسنی که با چهار واسطه به امام حسن مجتبی (ع) می رسد و از اصحاب برجسته و عالی قدر امام رضا (ع) و امام جواد (ع) و امام هادی (ع) می باشد و از سوی آن بزرگواران مورد تمجید قرار گرفته است . حضرت عبدالعظیم در دوران متوکل مجبور به ترک مدینه شد و مدتی را در طبرستان به طور مخفیانه زیست چراکه متوکل خلیفه وقت درصدد دستگیری وی بود ، پس از آن به امر امام به ری آمد و در ری در سرداب خانه یکی از شیعیان مخلص در محله ساربانان مخفیانه اقامت کرد. در نزدیکی آن خانه قبری بوده که آن بزرگوار مخفیانه و یا صورت پوشیده به زیارت آن می رته و آن را قبریکی از فرزندان امام موسی کاظم (ع) می دانسته است .

آن بزرگوار در سال 250 هجری رحلت نمود و درری در باغی که از سوی صاحبش برای مزار وی وقف شده بود به خاک سپرده شد . این امر باعث شد که توجه شیعیان به ری جلب شود و ری نزد آنان اهمیت خاصی پیدا کند . به طوریکه برخی در این دوره حتی ری را برای سکونت انتخاب می کردند .

این که چرا خلیفه وقت درپی حضرت عبدالعظیم بود ، باید آن را در تارخ خونبار و ارزشمند شیعه جستجو کرد .

 

ظهور تشیع در ری

در زمان حکومت ابوالحسن مادرانی تشیع در این شهر علنی شد و گسترش یافت . وی در سال 275 ری را تصرف کرد و پس از فتح ری تشیع را در شهر آشکار کرد . با حکومت یافتن حاکمی شیعه ، شیعیان مجال پیدا کردند و معرفت و فضائل خاندان رسول خدا را بیان کردند و این امر خود در میزان گرایش مردم به تشیع تاثیر می گذاشت .

 

جیلاباد

ری در آغاز قرن چهارم دوران پرشکوهی از رشد و توسعه خود را آغاز کرد و این عهد مرداویج دیلمی اولین شاه خاندان زیاری بود . مرداویج در سال 315 هجری در صحنه سیاست ظاهر شد و در سال 319 هجری استقلال یافت و پایتخت خود را ری قرار داد .

آن قسمت از شهر که به دستور مرداویج ساخته شد و در قسمت شرقی شهر قرار دارد ، جیلاباد نام دارد و در جیلاباد بناها و ابنیه و طاقهای رفیع ، برکه ها و گردشگاهها و تفریگاههای شگفت آور احداث شد . وی همچنین زندانی بزرگ و هولناک احداث کرد که خندقی از آب آن را احاطه کرده بود و هیچ زندانی امکان فرارنداشت .

 

ری در زمان آل بویه

ری در حکومت رکن الدوله پایتخت او محسوب می شد و در این زمان بازهم بر اهمیت ری افزوده شد . وی در سال 366 هجری از دنیا رفت و در ری دفن گردید .پس از وی موئدالدوله و پس از او برادرش فخرالدوله به سعی صاحب بن عباد وزیر شیعی آل بویه حکومت را در ایران به دست گرفتند . در آن هنگام اینان لقب ملک داشتند و نامشان در بغداد پس از نام خلیفه بر منابر و در خطابه ها خوانده می شد . ری در حکومت آل بویه به مرکز سیاسی فرهنگی ایران و جهان اسلام تبدیل شد و این امر رونق دانش و ادب را در این شهر درپی داشت .

ری در عهد آل بویه بار دیگر گسترش یافت . این بار ری برین که در زمان حکومت زینبدی تخریب شده بود بازسازی شد و این بخش پس از آن به نام فخرالدوله ، فخرآباد نامیده شد .

در فخرآباد قلعه ری بازسازی شد . قصرها و خزائن بزرگ ساخته شد و انواع سلاحها و ذخائر در آن ذخیره گردید . این بخش از شهر بر باغها و آبهای جاری مشرف بوده و صفای خاصی داشته است . در این دوره جمعیت شهر بالغ بر یک میلیون نفر و مساحت آن به حدود 81 کیلومتر مربع می رسیده است .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد