زندگی نامه کامل حضرت عبدالعظیم(بخش ششم-نگاهی به زندگانی آن حضرت)

زندگی نامه کامل حضرت عبدالعظیم(بخش ششم-نگاهی به زندگانی آن حضرت)


1- معرفی اجمالی بنا بر نقل تاریخ ، چون خواستند جنازه او را غسل دهند ، در جیب لباس او نامه ای یافتند که در آن نام پدران خود را بدین شرح نوشته بود : من ابوالقاسم عبدالعظیم فرزند عبدالله ، فرزند علی ، فرزند حسن ، فرزند زید ، فرزند حسن بن علی بن ابیطالب علیه السّلام هستم . اگر چه از تاریخ دقیق ولادتش اطلاعی در دست نیست ، اما حضرتش قطعاً در زمان امام موسی بن جعفر علیه السّلام حیات داشته است و بنا بر نقلی در سال 173 هجری در مدینه متولد شده است . بنابراین نقل ، آنحضرت ده ساله بوده اند که امام موسی بن جعفر علیه السّلام از دنیا رفته اند . پس ذکر ولادت اودر سال 202 هجری غیر صحیح است زیرا حضرت عبدالعظیم از هشام بن حکم روایت نقل کرده و محضر امام رضا علیه السّلام را نیز درک نموده است ، در حالی که هشام در سال 198 و حضرت رضا علیه السّلام در سال 203 رحلت کرده اند . حضرت عبدالعظیم ظاهراً فقط یک پسر و یک دختر داشته اند که نام آن ها محمد و ام سلمه بوده است . و قبر محمد در یک فرسخی سامراء واقع و به بروز کرامات معروف است . 2- فضائل و کرامات حضرت عبدالعظیم علیه السّلام را کرامات بسیاری است ، صرفنظر از آنچه پس از وفات او در اثر توسل به مرقد شریفش تحقق یافته ، از ناحیه ائمه اطهار نیز مناقب و فضائل بسیاری در رابطه با وجود گرانقدرش منقول است که ذیلاً فقط به قسمت دوم بحث ، اشاره ای مختصر می کنیم . از فضائل بسیار روشن و بارز او میتوان بدین نکته اشاره داشت که آن حضرت به محضر سه نفر ازائمه معصومین علیهم السلام شرفیاب شده و از آن بزرگواران نقل حدیث کرده است ، یعنی محضر مبارک حضرت رضا ، امام جواد، و حضرت هادی علیهم السلام را درک کرده ، و شدیداً مورد مهر و علاقه و محل اعتماد و اطمینان آنان بوده است . حضرت آنگونه که قبلاً ذکرش گذشت تا حدود ده سالگی در زمان امام موسی بن جعفرعلیه السّلام می زیسته و قطعاً شرفیاب محضر مبارکش شده است ، اگر چه در سنینی نبوده که بتواند از آن حضرت نقل حدیث کرده باشد . قطعاً این فضیلت بزرگ را همه کس دارا نیست و سعادتی بزرک و زمینه ای آماده و استعداد روحی کافی برای این مهم لازم است که در آن جناب وجود داشته است . از فضائل دیگر او به این حدیث می توان استناد نمود که ابوحامد رازی گفت : خدمت امام هادی علیه السّلام رسیدم و از آن حضرت مسائلی پرسیدم . هنگامی که اراده کردم از محضر مقدسش بیرون شوم فرمود : هرگاه مشکلاتی برایت پیش آمد کرد ، آن ها را از عبدالعظیم حسنی بپرس ، و سلام مرا هم به او برسان . و این خود حاکی از شدت اعتماد و اطمینان و محبت حضرت هادی به آن جناب است . یکی دیگر از ابعاد شخصیتی وی ، تسلیم بودن محض در برابر ائمه بزرگوار است . بروز و تجلی این روحیه ستودنی است ، حدیث عرض دین او است و آن بدین شرح است که: حضرت عبدالعظیم به محضر مبارک امام هادی علیه السّلام مشرف شد و در حالی که در سنین بالای عمر قرار داشت عقائد خود را به طور کامل اظهار نمود تا موارد اشکالی اگر در آن ها وجود دارد از ناحیه آن حضرت مورد اصلاح و تصحیح قرار گیرد . جالب آن که حضرت هادی علیه السّلام پس از استماع عقائد او ، مدالی ارزشمند به او عنایت کرد و درباره او چنین فرمود : تو از دوستان (وپیروان ) حقیقی ما هستی . دیگر از تجلیات شخصیت بزرگوار آن جناب این که اکثر علمای شیعه که از او روایت نقل کرده اند . به محل اعتماد بودنش تصریح داشته . او را ثقه دانسته وروایاتش را کاملاً پذیرفته اند . مرحوم محدث نوری (ره) نقل کرده که صاحب بن عباد در سال 516 هجری رساله ای درباره حضرت عبدالعظیم به رشته تحریر درآورده و در آن رساله در فضائل او چنین آورده است : او صاحب ورع و تقوی و پرهیزکاری و دارای مذهب درست بود . از اهل عبادت و معروف به امانت و درستکاری و راستگویی بود . به مسائل دین و احکام قرآن به خوبی آشنا بود ، و حقایق دینی را درک می کرد . او احادیث بسیاری از امام جود و امام هادی علیهم السلام روایت کرده ، وآن دو بزرگوار نامه ها و توقیعاتی برای او نوشته اند . در حدیث است که حضرت امام عسکری علیه السّلام فرمودند : اگر عبدالعظیم نبود می گفتم که هر آینه علی بن حسن بن زید بن حسن فرزندی از خود باقی نگذاشته است . آن جناب دارای تألیفاتی نیز بوده است که مرحوم نجاشی کتابی درباره خطبه های امیرالمؤمنین علیه السّلام ، و صاحب بن عباد کتابی به نام (یوم و لیله ) از او نقل کرده اند . 3- در شهرری این سؤال همیشه مطرح بوده که بای چه حضرت عبدالعظیم که در مدینه منوره زاده شد و در آنجا سکونت داشت ، به شهرری هجرت کرد و در آنجا زیست و در همانجا رحلت کرد . در پاسخ این سؤال باید گفت که چون امام هادی علیه السّلام شدیداً تحت کنترل و مراقبت عمال خلیفه عباسی بود ، و حضرت عبدالعظیم علیه السّلام با آن حضرت رفت و آمد داشت مورد علاقه آن امام بود ، ان جناب نیز تحت تعقیب دستگاه قرار گرفت و پیوسته از ترس خلیفه در حال فرار و عبور در شهرهای مختلف بود ، تا این که بالاخره وارد شهر ری گردید ، و در سرداب منزل یکی از شیعیان ساکن شد . وی در آن زیرزمین که مخفیگاهش بود روزها را روزه می داشت و شبها را به نماز می پرداخت . او گاهی از آن منزل مخفیانه بیرون آمده ، و قبر حضرت حمزه (که در مقابل قبر آن حضرت واقع است ) را زیارت می کرد و می فرمود : این قبر یکی از فرزندان موسی بن جعفرعلیه السّلام است . شیعیان شهرری که از وجود آن جناب در شهر خود مطلع شده بودند و از عظمت مقام و علو درجه او آگاه بودند ، به طور پنهانی با او رفت و آمد داشتند و مسائل شرعی و احکام دین خود را از او می پرسیدند ، و از وجود او بهره می بردند . 4- رحلت شبی حضرت رسول (ص) در عالم رؤیا به یکی از شیعیان آن دیار فرمود که مردی از فرزندان من که در کوی بردگان اقامت دارد از دنیا می رود ، شما او را نزدیک درخت سیبی که در باغ عبدالجبار بن عبدالوهاب است دفن کنید و سپس با دست مبارک آن محل را به او نشان دادند . آن شخص از خواب بیدار شد و تصمیم گرفت آن زمین را از صاحبش خریداری کند . صاحب باغ گفت من نیز چنین خوابی دیده ام و تصمیم دارم این باغ رابرای دفن مردگان سادات و شیعیان وقف کنم و چنان نیز کرد . بعضی گفته اند که از تاریخ وفات او اطلاعی در دست نیست ولی قدر مسلم آن است که در زمان امام هادی علیه السّلام وفات کرده است . ولی بعضی دیگر در تاریخ وفات آن جناب نتیجه تحقیق را چنین دانسته اند که او در 15 شوال سال 252 هجری رحلت کرده است . بنابراین نقل ، آن جناب ده ساله بوده اند که امام موسی بن جعفر علیه السّلام از دنیا رفته اند ، یعنی تمامی زمان امام هشتم و نهم و امام دهم را درک کرده و دو سال قبل از شهادت حضرت هادی علیه السّلام رحلت کرده اند . بعضی نیز نقل کرده اند که آن حضرت به مرگ طبیعی ازدنیا نرفت بلکه دشمنان او را به طور زنده ، در همین محلی که فعلاً قبر آن بزرگوار قرار دارد در زیر خاک مدفون ساختند .


 5- ثواب زیارت زیارت قبور ائمه و اولاد بزرگوار آن ها و بلکه زیارت قبور مؤمنین عموماً دارای اجر و پاداش بسیار است و در روایات متعددی بدان تصریح شده است . در مورد زیارت حضرت عبدالعظیم نیز روایات متعددی نقل شده که در این بخش از گفتار به برخی از آن ها اشاره می رودد . در حدیث است که مردی از اهل ری خدمت حضرت هادی علیه السّلام رسید . حضرت به او فرمودند : کجا بودی و از کجا آمده ای ؟ عرض کرد به زیارت حضرت سیدالشهداء رفته بودم . حضرت فرمود : آگاه باش اگر عبدالعظیم حسنی را که در شهر شما مدفون است زیارت می کردی مثل این بود که امام حسین علیه السّلام را زیارت کرده باشی . علامه بزرگوار امینی در ذیل این حدیث فرموده که این روایت نشانگر آن است که راوی نسبت به حضرت عبدالعظیم بی اعتنا بوده و به زیارت وی میل و رغبتی نداشته است و غرض حضرت هادی علیه السّلام از ذکر این مطلب آن بود که او را نسبت به مقام و عظمت حضرت عبالعظیم آگاه گرداند . و بالاخره در حدیث دیگری آمده است : هر کس که حضرت عبدالعظیم حسنی رادر ری زیارت کند به بهشت داخل خواهد شد . امید است خدای بزرگ توفیق درک مقام والای ائمه اطهار و اولاد امجاد آن بزرگواران را به ما کرامت فرماید

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد